جدول جو
جدول جو

معنی متحرز - جستجوی لغت در جدول جو

متحرز
درپناه شونده، خویشتن دار
تصویری از متحرز
تصویر متحرز
فرهنگ فارسی عمید
متحرز
پناه شونده، خویشتن دار
تصویری از متحرز
تصویر متحرز
فرهنگ لغت هوشیار
متحرز
((مُ تَ حَ رِّ))
در پناه شونده، خویشتن دار، جمع متحرزین
تصویری از متحرز
تصویر متحرز
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از متحیز
تصویر متحیز
مجتمع گشته، جایگزین
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از محترز
تصویر محترز
احتراز کننده، پرهیزکننده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از متحرم
تصویر متحرم
دارای حرمت، حرمت داشته، بی دین
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از متحرک
تصویر متحرک
دارای حرکت، حرکت کننده، جنبنده، در علوم ادبی مقابل ساکن، ویژگی حرفی که با مصوت ادا شود
فرهنگ فارسی عمید
جایگزین، در یافتنی جای گزین حاصل در حیز، شیئی که قابل اشاره حسیه است بالذات با بالعرض متحیز است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متحزر
تصویر متحزر
بست نشین پناهیده، خویشتندار
فرهنگ لغت هوشیار
جوینده، نیکجوی به جوی، آهنگنده آهنگ کننده جوینده، درست جوینده به جوینده، قصد کننده
فرهنگ لغت هوشیار
جنبنده، حرکت کننده جمبشنیک اور زیک وز شنیک لانا (بر گرفته از لان در برهان قاطع برابر با بجنبان) نوان جنبنده پس یقین در عقل هر داننده هست این که با جنبنده جنباننده هست (مثنوی) پر جنب و جوش وزنده حرکت کننده جنبنده: حاسه بصر سپید و سیاه را و بزرگ و خرد را و متحرک و ساکن را یابد، جمع (برای اشخاص) متحرکین: چون ایشانرا آلت ذب ناقص بود اندرین باب گوش متحرک داد، فعال با جنب و جوش، هر حرفی که دارای حرکت باشد و بتعبیر بهتر حرفی صامت که پس از آن حرفی مصوت باشد مقابل ساکن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از محترز
تصویر محترز
پرهیز کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متحیز
تصویر متحیز
((مُ تَ حَ یِّ))
جای گزین
فرهنگ فارسی معین
تصویری از محترز
تصویر محترز
((مُ تَ رِ))
پرهیزکننده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از متحری
تصویر متحری
((مُ تَ حَ رّ))
جوینده، قصد کننده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از متحرک
تصویر متحرک
((مُ تَ حَ رِّ))
حرکت کننده، در حال حرکت و تکان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از متحری
تصویر متحری
قصد کننده، جوینده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از متحرک
تصویر متحرک
Ambulant, Ambulatory, Animated, Mobile, Motivated, Moving
دیکشنری فارسی به انگلیسی
ambulante, ambulatorial, animado, móvel, motivado, em movimento
دیکشنری فارسی به پرتغالی
ambulant, animiert, mobil, motiviert, in Bewegung
دیکشنری فارسی به آلمانی
ambulatoryjny, animowany, mobilny, zmotywowany, poruszający się
دیکشنری فارسی به لهستانی
амбулаторный , анимационный , мобильный , мотивированный , движущийся
دیکشنری فارسی به روسی
амбулаторний , анімований , мобільний , мотивований , рухомий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
ambulant, geanimeerd, mobiel, gemotiveerd, in beweging
دیکشنری فارسی به هلندی
ambulante, ambulatorio, animado, móvil, motivado, en movimiento
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
ambulant, ambulatoire, animé, mobile, motivé, en mouvement
دیکشنری فارسی به فرانسوی
ambulante, ambulatorio, animato, mobile, motivato, in movimento
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
भ्रमणशील , एनिमेटेड , मोबाइल , प्रेरित , चलित
دیکشنری فارسی به هندی
berkeliling, animasi, bergerak, termotivasi
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
gezici, animasyonlu, mobil, motive olmuş, hareket eden
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
이동하는 , 이동의 , 애니메이션의 , 모바일 , 동기가 있는 , 움직이는
دیکشنری فارسی به کره ای
נייד , מונפש , נַיָּד , מונע , נע
دیکشنری فارسی به عبری
流动的 , 动画的 , 移动的 , 激励的
دیکشنری فارسی به چینی
移動する , 移動の , アニメの , 携帯の , やる気のある , 動いている
دیکشنری فارسی به ژاپنی
mtandaaji, animated, rununu, motisha, inayoendelea
دیکشنری فارسی به سواحیلی