جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با متحری

متحری

متحری
جوینده، نیکجوی به جوی، آهنگنده آهنگ کننده جوینده، درست جوینده به جوینده، قصد کننده
فرهنگ لغت هوشیار

متحری

متحری
قصد کننده. (آنندراج). قصد کننده واراده کننده. (ناظم الاطباء). و رجوع به تحری شود
لغت نامه دهخدا

متحرک

متحرک
دارای حرکت، حرکت کننده، جنبنده، در علوم ادبی مقابلِ ساکن، ویژگی حرفی که با مصوت ادا شود
متحرک
فرهنگ فارسی عمید