نو گردیده. (آنندراج). نو و تجدید شده و تازه. (ناظم الاطباء). نو گردنده: به مکان اوفضایل اسلاف و شرف اجداد متجدد گشته. (ترجمه تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 362) ، آن که تابع رسوم و آداب جدید باشد. مقابل مرتجع. و رجوع به تجدد شود، پستان خشک و بی شیر. (ناظم الاطباء)
نو گردیده. (آنندراج). نو و تجدید شده و تازه. (ناظم الاطباء). نو گردنده: به مکان اوفضایل اسلاف و شرف اجداد متجدد گشته. (ترجمه تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 362) ، آن که تابع رسوم و آداب جدید باشد. مقابل مرتجع. و رجوع به تجدد شود، پستان خشک و بی شیر. (ناظم الاطباء)
دور شونده. (آنندراج). آن که پرهیز می کند و حذر می نماید. (ناظم الاطباء). کسی که برمی گرددو دست می کشد از کسی و یا چیزی. (ناظم الاطباء). دوری کننده و احتراز کننده. (از فرهنگ جانسون) ، جنب شده. (ناظم الاطباء). و رجوع به تجنب شود
دور شونده. (آنندراج). آن که پرهیز می کند و حذر می نماید. (ناظم الاطباء). کسی که برمی گرددو دست می کشد از کسی و یا چیزی. (ناظم الاطباء). دوری کننده و احتراز کننده. (از فرهنگ جانسون) ، جنب شده. (ناظم الاطباء). و رجوع به تجنب شود
احمق. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، دراز. دراز و باریک. (ناظم الاطباء) ، شتابکار. (منتهی الارب) (آنندراج). جلد و شتاب. (ناظم الاطباء) ، راه رونده نه به شتاب و تعجیل و نه به درنگی. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون). و رجوع به تخدب شود
احمق. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، دراز. دراز و باریک. (ناظم الاطباء) ، شتابکار. (منتهی الارب) (آنندراج). جلد و شتاب. (ناظم الاطباء) ، راه رونده نه به شتاب و تعجیل و نه به درنگی. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون). و رجوع به تخدب شود
آن که زمین را خشک بی نبات یابد. (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، قوم قحطرسیده و باقحط. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). تنگدست ازقلت و کمیابی آذوقه. (ناظم الاطباء) ، زمین خشک بی نبات. (آنندراج). مکان خشک بی نبات. (از منتهی الارب)
آن که زمین را خشک بی نبات یابد. (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، قوم قحطرسیده و باقحط. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). تنگدست ازقلت و کمیابی آذوقه. (ناظم الاطباء) ، زمین خشک بی نبات. (آنندراج). مکان خشک بی نبات. (از منتهی الارب)