- ماساژ
- مشت و مال
معنی ماساژ - جستجوی لغت در جدول جو
- ماساژ
- مالش دادن ماهیچه های بدن که به منظور رفع خستگی، رفع اختلال یا حفظ سلامتی انجام می شود
- ماساژ
- مالش، مشت و مال
- ماساژ
- مالش بدن کسی با سر انگشتان دست جهت رفع خستگی او، مشت و مال
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تیمچه
گذرگاه، بازارچه
مکان وسیع سرپوشیده ای که در دو طرف یا گرداگرد آن مغازه، کارگاه یا دفتر کار وجود دارد
فرانسوی شکست (انکسار)
دوم شخص مفرد نهیاز آساییدن و آسودن آسایش مکن
معبر، گذرگاه، بازار سرپوشیده که دو طرف آن مغازه وجود دارد
Massage
massagear
masować
массировать
масажувати
masseren
massieren
masajear
massaggiare
मालिश करना
মালিশ করা
masaj yapmak
kupiga massage
マッサージする
مالش کرنا