جدول جو
جدول جو

معنی مات - جستجوی لغت در جدول جو

مات
سرگردان، حیران، مبهوت، سرگشته
در ورزش شطرنج حالتی که در آن مهرۀ شاه گرفتار شود و راه گریز نداشته باشد
ویژگی آنچه تنها بخشی از نور مرئی را از خود عبور می دهد، کدر
تصویری از مات
تصویر مات
فرهنگ فارسی عمید
مات
صدها سرگردان و حیران و بمعنی تار و کدر
تصویری از مات
تصویر مات
فرهنگ لغت هوشیار
مات
تار، کدر
تصویری از مات
تصویر مات
فرهنگ فارسی معین
مات
حیران، سرگشته، وضعیتی در بازی شطرنج که شاه قادر به هیچ حرکتی نیست و بازی به اتمام می رسد
تصویری از مات
تصویر مات
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ماتن
تصویر ماتن
مقابل شارح و محشی، نویسنده متن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ماتم
تصویر ماتم
اندوه، غم، مصیبت، عزا، سوک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ماتم
تصویر ماتم
((تَ))
غم، مصیبت، سوگ
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ماتم
تصویر ماتم
عزا، سوگ، سوگواری
ماتم گرفتن: عزا گرفتن، سوگواری کردن، کنایه از غصه و اندوه بسیار داشتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از امات
تصویر امات
جمع ام، مادران، گوهران بن ها جمع ام مادران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حمات
تصویر حمات
جمع حامی پشتیبانان نگهدارندگان نگهبانان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تمات
تصویر تمات
فرانسوی گوجه فرنگی بکاه سر گوجه فرنگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سمات
تصویر سمات
داغها و نشانها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شمات
تصویر شمات
تک ندارد سر شکستگان سر کوفتگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سمات
تصویر سمات
سمت ها، داغها، نشانها، جمع واژۀ سمت
سامی ها، عالی ها، بلندپایگان، بلند مرتبه ها، جمع واژۀ سامی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عمات
تصویر عمات
عمه ها، خواهران پدر، جمع واژۀ عمه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از صمات
تصویر صمات
ساکت، خاموش شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عمات
تصویر عمات
جمع عمه، کاکیان خواهر پدر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سمات
تصویر سمات
((س))
جمع سمت، علامت ها، آثار داغ ها
فرهنگ فارسی معین
تصویری از صمات
تصویر صمات
((صُ))
خاموشی، سکوت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تمات
تصویر تمات
گوجه فرنگی، میوه ای آبدار با پوست نازک سرخ رنگ و تخم های ریز که خام و پختۀ آن خورده می شود و دارای ویتامین c می باشد، بوتۀ این گیاه که شاخه های بلند و برگ های بریده دارد، تمات، تماته
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از حمات
تصویر حمات
حامی ها، پشتیبان ها، حمایت کننده ها، اولاد حام بن نوح، جمع واژۀ حامی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ماتیکان
تصویر ماتیکان
(پسرانه)
نام پسربزرگ جغتای از فرماندهان مغول
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ماتیکان
تصویر ماتیکان
رساله
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ماترک
تصویر ماترک
وامانده
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ماتیکان
تصویر ماتیکان
رساله، کتاب
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ماتکان
تصویر ماتکان
مواد
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ماتریالیست
تصویر ماتریالیست
هوادار یا پیرو ماتریالیسم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ماتم زده
تصویر ماتم زده
عزادار، سوگوار، مصیبت دیده، غمگین
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ماترک
تصویر ماترک
اموالی که از مرده باقی مانده باشد، ارث
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ماتورنگ
تصویر ماتورنگ
مارمولک، گروهی از جانوران خزنده چابک و شبیه سوسمار با بدن فلس دار و دم بلند که قادرند دم ازدست رفتۀ خود را ترمیم کنند، چلپاسه، کرباسه، باشو، کربش، کربشه، کرفش، کرپوک، کرباشه، کرباشو، کلباسو
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ماتادر
تصویر ماتادر
گاوباز، آنکه سوار بر اسب یا پیاده با گاو نبرد کند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ماتم گرفتن
تصویر ماتم گرفتن
عزا گرفتن، سوگواری کردن، کنایه از غصه و اندوه بسیار داشتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ماتریالیسم
تصویر ماتریالیسم
مکتبی فلسفی که اصل و بنیاد هستی را ماده می داند، ماده گرایی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مات بردن
تصویر مات بردن
مات بردن کسی را. حیران شدن سرگردان شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مات الراس
تصویر مات الراس
سرابه سپید گر در شست و شوی به کارآید
فرهنگ لغت هوشیار