جدول جو
جدول جو

معنی مئم - جستجوی لغت در جدول جو

مئم
(مِ ءَم م)
دلیل و هادی. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). دلیل هادی. (از ذیل اقرب الموارد) ، شتری که پیشرو شتران قافله باشد. مؤنث آن مئمّه. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). شتر نری که پیشرو شتران نر باشد. مؤنث آن مئمه. (از ذیل اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از میم
تصویر میم
نام حرف «م»
نوعی نمایش که در آن بازیگر بدون آنکه سخن بگوید، با انجام حرکات خاص، احساسات و عواطف خود را بیان می کند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مهم
تصویر مهم
بااهمیت، کار قابل توجه، شغل، کار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از متم
تصویر متم
آنچه موجب تکمیل چیز دیگر می شود، تمام کننده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مام
تصویر مام
مادر، انسان یا حیوان مادۀ دارای فرزند، اصلی، اولیه مثلاً دانشگاه مادر، برانگیزنده، باعث، زمین، خاک، هر یک از عناصر چهارگانه
فرهنگ فارسی عمید
ماده ای زرد رنگ که زنبورعسل تولید می کند و از آن برای خود لانه می سازد، تفالۀ عسل که پس از تصفیۀ عسل باقی می ماند
فرهنگ فارسی عمید
(مِ ءَمْ مَ)
مؤنث مئم ّ. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). و رجوع به مئم شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از مصم
تصویر مصم
کر شده، کر گرداننده
فرهنگ لغت هوشیار
ماده زرد رنگ و نرم و بسیار قابل جذب که آنرا زنبور عسل حاصل میکند و به تازی شمع گویند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از میم
تصویر میم
فرانسوی لالبازی درخت انگور مو، شراب ناب
فرهنگ لغت هوشیار
نا کس فرومایه، مرد سخت و استوار، برنا، فرود آینده نازل شونده، بلای نازل
فرهنگ لغت هوشیار
نگران کننده و محزون سازنده، کار سخت، کار دشوار و امری عظیم، امر قابل توجه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مرم
تصویر مرم
کاهیده مرهم بنگرید به مرهم مرهم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مذم
تصویر مذم
آنکه حرکت ندارد و جنبش نتواند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مدم
تصویر مدم
زشت زای، بدکار زشتکار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از محم
تصویر محم
دوست نزدیک
فرهنگ لغت هوشیار
سرزا پا به ماه: زن، پر ماهی (بدر تمام)، رسا کننده تمام کننده کامل کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مام
تصویر مام
تا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لئم
تصویر لئم
همریخت هم چهره، سازواری، آشتی، انگبین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مهم
تصویر مهم
((مُ هِ مّ))
کار بزرگ و خطیر، جمع مهام
فرهنگ فارسی معین
ماده ای است که زنبور عسل آن را تولید می کند و از آن برای خود خانه می سازد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از میم
تصویر میم
نوعی کمدی که در آن هنرپیشه به وسیله حرکات، اعمال و احساسات را بیان کند، بدون آنکه سخنی بگوید
فرهنگ فارسی معین
تصویری از میم
تصویر میم
((اِ))
نام حرف بیست و هشتم از الفبای فارسی، لب آن گاه که به شکر خنده گشوده شود، میم مطوق کنایه از آلت مرد، نره
میم کاتب: کنایه از نابینا، کور
فرهنگ فارسی معین
تصویری از میم
تصویر میم
((مَ یا مِ))
درخت انگور، مو، شراب ناب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ملم
تصویر ملم
((مُ لِ))
نازل شونده، بلای نازل
فرهنگ فارسی معین
تصویری از متم
تصویر متم
((مُ تِ مّ))
تمام کننده، کامل کننده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مام
تصویر مام
مادر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مهم
تصویر مهم
کرامند، برجسته، مهند، مهین
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از موم
تصویر موم
Wax
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مهم
تصویر مهم
Important, Significant
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از موم
تصویر موم
cera
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از مهم
تصویر مهم
importante, significativo
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از موم
تصویر موم
wosk
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از مهم
تصویر مهم
ważny, znaczący
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از مهم
تصویر مهم
важный , значительный
دیکشنری فارسی به روسی