جدول جو
جدول جو

معنی متم

متم
آنچه موجب تکمیل چیز دیگر می شود، تمام کننده
تصویری از متم
تصویر متم
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با متم

متم

متم
سرزا پا به ماه: زن، پر ماهی (بدر تمام)، رسا کننده تمام کننده کامل کننده
فرهنگ لغت هوشیار

متم

متم
تمام کننده. (ازمنتهی الارب) (آنندراج). تمام کننده و کامل کننده. (ناظم الاطباء) : یریدون لیطفؤ انوراﷲ با فواههم واﷲ متم نوره ولو کره الکافرون. (قرآن 8/61) ، زنی که نزدیک رسد ایام زادن او. (از منتهی الارب) (آنندراج). زنی که ایام زادن وی نزدیک باشد. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از محیطالمحیط)
لغت نامه دهخدا

متم

متم
جای انقطاع رگ ناف. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از ذیل محیط المحیط) (از اقرب الموارد) ، آنچه افزون از پیمانه باشد، برکت. (ناظم الاطباء) ، بدر و ماه تمام. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از محیطالمحیط)
لغت نامه دهخدا