جدول جو
جدول جو

معنی لیلتین - جستجوی لغت در جدول جو

لیلتین
(لی لِ)
دهی از دهستان لیراوی بخش دیلم شهرستان بوشهر، واقع در 18هزارگزی جنوب دیلم، کنار راه ساحلی دیلم به ریگ. جلگه، گرمسیر، مرطوب و مالاریائی. دارای 350تن سکنه. آب آن از چاه. محصول آن غلات و خرما. شغل اهالی زراعت است. بدانجا دبستان و گارد مسلح گمرک باشد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7). سه فرسخ کمتر میانۀ شمال و مغرب احمدحسین است. (فارسنامۀ ناصری)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

دو غدۀ کوچک بادامی شکل که بیخ حلق قرار دارند و کار آن ها ساختن گلبول های سفید است. گاهی در اثر هجوم میکروب ها در آن ها تولید چرک می شود که اگر معالجه نکنند چرک و میکروب در لوزه ها باقی می ماند و از آنجا داخل معده و خون می گردد و باعث ورم کلیه و سوءهاضمه و لاغری و ضعف بدن می شود، در این حالت ناچار باید لوزه ها را با عمل جراحی بیرون آورد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بیضتین
تصویر بیضتین
بیضه ها، تخمها، مرکزها، جمع واژۀ بیضه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دولتین
تصویر دولتین
تثنیۀ دولت، دو دولت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از لولئین
تصویر لولئین
ظرف سفالی لوله دار شبیه آفتابه، ابریق، لوله هنگ، لولهنگ
فرهنگ فارسی عمید
دستگاهی مخصوص اعدام در فرانسه به شکل چهارچوب که با رها کردن تیغۀ سنگین و برنده در جهت عمودی، سر محکوم را قطع می کرد، دستگاهی که کاغذ، ورق آهن و مانند آن ها را به همین شکل برش می دهد
فرهنگ فارسی عمید
(کُ یَتَ / تِ)
هر دو گرده و این تثنیۀ کلیه است. (غیاث) (آنندراج). تثنیۀ کلیه. دو گرده. گرده ها. (فرهنگ فارسی معین). و رجوع به کلیه و کلیتان شود
لغت نامه دهخدا
(شَ لَ تَ)
به صیغۀ تثنیه، دو شمله. رجوع به شمله شود، لباس دولا. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(لَ)
دیهی به همدان. محل ساختن ظروف سفالین فیروزه ای
لغت نامه دهخدا
از رستاق ساوه، (تاریخ قم)، امروز ظاهراً ناحیه ای بدین نام نیست، و در ص 84 تاریخ قم بنای این محل را به بهرام بن گودرز نسبت داده اند
لغت نامه دهخدا
(لِ)
نام دسته ای از لیپیدهای مختلط که دارای فسفر و آزت هستند. (گیاه شناسی گل گلاب ص 8)
لغت نامه دهخدا
(قِ لَ تَ)
تثنیۀ قبله. دو قبله. مکۀ معظمه و بیت المقدس. (آنندراج) ، مسجدالحرام و مسجد اقصی. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(دَ /دُو لَ تَ)
دو دولت و دو مملکت. (ناظم الاطباء). تثنیۀ دولت، دولتین متعاهدین. دولتین ایران و پاکستان. (از یادداشت مؤلف). و رجوع به دولت شود
لغت نامه دهخدا
(لی یی)
فرقۀ مغتسله. پیروان شیلی. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(لَ)
دهی از دهستان سرد رود بخش رزن شهرستان همدان. واقع در 18 هزارگزی باختر قصبۀ رزن و هزارگزی جنوب دمق. کوهستانی سردسیر. دارای 391 تن سکنه. آب آنجا از چشمه. محصول آنجا غلات و مختصر انگور و لبنیات. شغل اهالی آن زراعت و گله داری و راه آنجا مالرو است و تابستان از دمق میتوان بدانجا اتومبیل برد. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
منسوب به بیست، (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(بَضَ تَ)
تثنیۀ بیضه (در حالت نصبی و جری). دو خایه. دو تخم. (یادداشت مؤلف). رجوع به بیضه شود، خصیتین. انثیین. تخمگان. هر دو خایه. دو خایۀ مرد. دو گند. حسکلتان. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(اَلْ لَ تَ نِ)
آن دو مؤنث که. (ترجمان علامۀ تهذیب عادل). تثنیۀ التی در حال نصب و جر. آن دو زن که. رجوع به التی و الذی شود
لغت نامه دهخدا
(حَ عَ لَ تَ)
نشانۀ حی علی الصلوه و حی علی الفلاح. لکن حی علی خیرالعمل تنها مردم شیعه راست. (یادداشت مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
(قَ)
جمع واژۀ قلیل در حالت نصبی و جری
لغت نامه دهخدا
(لی لَ)
نام دهی جزء دهستان ارنگۀ بخش کرج شهرستان تهران، واقع در 49هزارگزی شمال خاوری کرج و 11هزارگزی راه شوسۀ کرج به چالوس. کوهستان و سردسیر. دارای 208 تن سکنه. آب آن از چشمه سار. محصول آنجا غلات و لبنیات. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان کرباس و جاجیم بافی است. چند درخت کهنسال دارد و راه آن نیز مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
تصویری از بیضتین
تصویر بیضتین
خایه ها دو خایه تخمگان دوخایه خصیتین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لوذتین
تصویر لوذتین
تثینه لوذه
فرهنگ لغت هوشیار
دو تایی لوزه گوشکان بادامک ها تثنیه لوزه در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لولهین
تصویر لولهین
لولهنگ یا لولهین اش (بسیار) آب میگیرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لولیین
تصویر لولیین
آفتابه گلی ابریق. یا لولهنگ اش آب میگیرد (برمیدارد)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لولئین
تصویر لولئین
آفتابه گلی ابریق. یا لولهنگ اش آب میگیرد (برمیدارد)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گیوتین
تصویر گیوتین
آلتی جهت بریدن سر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کلیتین
تصویر کلیتین
تثنیه کلیه دو کلوه: دو گرده تثنیه کلیه دو گرده گرده ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قبلتین
تصویر قبلتین
دو قبله، مکه معظمه و بیت المقدس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیلتنی
تصویر پیلتنی
حالت و کیفیت پیلتن عظمت جثه زورمندی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اللتین
تصویر اللتین
آن دو مونث که
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ژیوتین
تصویر ژیوتین
فرانسوی ژیوی اشکوب زبرین دونی میانی زبانزد زمین شناسی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دولتین
تصویر دولتین
جمع دوله، دو کشور تثنیه دولت دو دولت: دولتین ایران و پاکستان
فرهنگ لغت هوشیار
((لَ))
آلتی برای قطع کردن سر مجرمان که در سال 1792 میلادی در فرانسه به کار افتاد
فرهنگ فارسی معین