- لیزی
- لغزندگی لغزانی، لزجی چسبندگی
معنی لیزی - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ظرف سفالی یا سنگی استوانه ای شکل که در آن آبگوشت درست می کنند
تیزبودن تندبودن مقابل کندی، حدت طعم (فلفل زنجبیل و غیره)، زنجبیل، یکی ازآهنگهای موسیقی. یا تیزی با خرز. پرده ایست از موسیقی قدیم. یاتیزی راست. نغمه ایست ازموسیقی قدیم گردانیه
مقعد، دبر، نشین
پارسی تازی گشته شیز شز (آبنوس)
کمان نرم که با آن مشق کمان کشیدن کنند، کباده
ظرف سفالی یا سنگی استوانه شکل که در آن آبگوشت طبخ می کنند
شب سیاه لیلی در فارسی شبانه شبگاه، شبرو، لحنی است در موسیقی قدیم: یکی نی بر سر کسری دوم نی برسر شبشم سدیگر پرده سرکش چهارم پرده لیلی (منوچهری. د. 131)
لیفی در فارسی تارچه ای، پیشندی پیشنیک منسوب به لیف: ساخته از لیف: کیسه لیفی، دارای لیف: کنف و کتان از نباتات لیفی هستند. تا نسج لیفی. بافتی که عناصر تشریحی اش بیشتر از الیاف بوجود آمده اند
آمیخته
کمانی نرم و سست که بوسیله آن مشق کمان کشیدن کنند کباده
بادامی، بصورت بادام، چهارضلعی که زوایای آن به خلاف مربع قائمه نیست اما اضلاع برابر دارد
مازو
انتهای روده راست که به مقعد می رسد
پیزی کاری را نداشتن: جرئت یا عرضه انجام دادن کاری را نداشتن
پیزی کاری را نداشتن: جرئت یا عرضه انجام دادن کاری را نداشتن
ظرف سفالین یا سنگی که در آن معمولاً آبگوشت پزند
((لِ زِ))
فرهنگ فارسی معین
اسبابی که نوسان طبیعی اتم ها یا مولکول ها را در سطح های انرژی برای تولید تابش الکترومغناطیسی در ناحیه های نورمریی، فرابنفش یا فرا قرمز طیف مورد بهره برداری قرار می دهد
((لِ زِ))
فرهنگ فارسی معین
وسیله ای برای تولید پرتوهای نوری، پرتو باریک و پرقدرت نور تک رنگ که در اجسام مختلف نفوذ می کند و می تواند الماس را هم سوراخ کند و در پزشکی و صنعت کاربرد فراوان دارد
اشعۀ نورانی و پرقدرت که به وسیلۀ دستگاهی اتمی تولید می شود و در پزشکی، صنعت و امور نظامی از آن استفاده می کنند، اشعۀ مرگ، اشعۀ لیزر
مقعد، دبر
به شکل بادام، بادامی، در ریاضیات شکلی که اضلاع روبروی آن موازی، دو زاویۀ حاده و دو زاویۀ منفرجه دارد، لوزینه
Keenness, Acuteness, Incisiveness, Sharpness
острота , проницательность
Schärfe, Scharfsinn
гострота
ostrość, przenikliwość
尖锐 , 敏锐 , 锐度
acuidade, incisividade, perspicácia, nitidez
acutezza, incisività, nitidezza
agudeza, incisividad
acuité, incisivité, netteté