جدول جو
جدول جو

معنی لوزی

لوزی((لُ))
چهار ضلعی که چهار ضلعش برابر است و زاویه های مقابل آن دو به دو مساوی باشند
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با لوزی

لوزی

لوزی
بادامی، بصورت بادام، چهارضلعی که زوایای آن به خلاف مربع قائمه نیست اما اضلاع برابر دارد
فرهنگ لغت هوشیار

لوزی

لوزی
به شکل بادام، بادامی، در ریاضیات شکلی که اضلاع روبروی آن موازی، دو زاویۀ حاده و دو زاویۀ منفرجه دارد، لوزینه
لوزی
فرهنگ فارسی عمید

لوزی

لوزی
نام کرسی کانتون نیورِ از ولایت شاتوشینون به فرانسه، دارای راه آهن و 2724 تن سکنه
لغت نامه دهخدا

لوزی

لوزی
منسوب به لوزیّه که محلتی است به بغداد. (سمعانی)
لغت نامه دهخدا

لوزی

لوزی
منسوب به لوز. بادامی. به شکل لوز. به صورت بادام. وامروز وقتی لوزی گویند مراد این صورت باشد: یکی از اشکال مربع و کلمه لزانژ فرانسه و مشتقات آن بی شبهه از همین کلمه مأخوذ است. معین یا مربع معین (شکلی از اشکال مربع) ، قسمی مروارید به شکل بادام. (الجماهر بیرونی)
لغت نامه دهخدا

خوزی

خوزی
منسوب به خوزستان از مردم خوزستان خوزستانی، شعبه بیست و سوم از شعب بیست و چهارگانه موسیقی قدیم، کوفته کباب
فرهنگ لغت هوشیار