جدول جو
جدول جو

معنی لَاصِق - جستجوی لغت در جدول جو

لَاصِق
چسبناک، چسب، چسبنده، چسبان
دیکشنری عربی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از لاصق
تصویر لاصق
چسبنده، ویژگی چیزی که به چیز دیگر بچسبد، ویژگی چیزی که دارای چسب باشد
فرهنگ فارسی عمید
بر چسبنده، از پایه های پایین صباحیه اسماعیلیه چسبنده دوسنده، (صباحیه اسماعیلیه) یکی از مراتب پایین صباحیه که افراد آن بیعت کرده بودند بدون آنکه باغراض و معتقدات این مذهب پی برده باشند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لواصق
تصویر لواصق
جمع لاصق، جمع لاصقه، بر چسبندگان دوسندگان جمع لاصق و لاصقه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لاصق
تصویر لاصق
((ص))
چسبنده، دوسنده، (صباحیه، اسماعیلیه) یکی از مراتب پایین صباحیه که افراد آن بیعت کرده بودند بدون آنکه به اغراض و معتقدات این مذهب پی برده باشند
فرهنگ فارسی معین
چسباندن، چسبنده
دیکشنری عربی به فارسی
بااعتماد، با اعتماد به نفس، مطمئن
دیکشنری عربی به فارسی
بی پروا، بهبودها، بی حرمت، پانک
دیکشنری عربی به فارسی
جداکننده، شکستن
دیکشنری عربی به فارسی
عالی، فوق العاده، برتر
دیکشنری عربی به فارسی
مغموم، غرق شد، آب زده
دیکشنری عربی به فارسی
کدر، تاریک
دیکشنری عربی به فارسی
قابل توجّه، متوجّه شدن
دیکشنری عربی به فارسی
زننده، نیش زدن، تند، نیشدار
دیکشنری عربی به فارسی
سرزنش آمیز، شایسته
دیکشنری عربی به فارسی
مناسب، شایسته، جذّاب، مؤدّب
دیکشنری عربی به فارسی
خواهان، جالبه
دیکشنری عربی به فارسی
پیشینه، سابق، پیشین، پیش دستانه، قبلی
دیکشنری عربی به فارسی
اختلاس گر، دزد، دزدانه
دیکشنری عربی به فارسی
راننده تاکسی، راننده، راننده خودرو
دیکشنری عربی به فارسی
صادق، صادقانه، راستگو
دیکشنری عربی به فارسی
آشفته، بادی، طوفانی
دیکشنری عربی به فارسی
موانع، مانع
دیکشنری عربی به فارسی
خفه کننده، گرفتگی
دیکشنری عربی به فارسی
زیرک، زبردست
دیکشنری عربی به فارسی
سوزاننده، گنجه، سوزان، مشعل
دیکشنری عربی به فارسی
کینه توز، بداخلاق
دیکشنری عربی به فارسی
ماورایی، فراطبیعی
دیکشنری عربی به فارسی
دعوا جوی، مناقشه کردن
دیکشنری عربی به فارسی
غرّنده، جیرجیر
دیکشنری عربی به فارسی