معنی عَاصِف
عَاصِف
آشفته، بادی، طوفانی
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با عَاصِف
عَارِف
عَارِف
پیش بین، او مِی دانَد، فَهمیده
دیکشنری عربی به فارسی
خَاصِم
خَاصِم
دَعوا جوی، مُناقِشِه کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی
خَائِف
خَائِف
نِگَران، تَرسیدِه، تَرسان
دیکشنری عربی به فارسی
خَاطِف
خَاطِف
رُبایَندِه، نافِی
دیکشنری عربی به فارسی
جَارِف
جَارِف
سِیلابی، جارو کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی
عَائِق
عَائِق
مَوانِع، مانِع
دیکشنری عربی به فارسی
عَائِد
عَائِد
گِرِفتار، دَر حالِ بازگَشت، مَحبوس
دیکشنری عربی به فارسی
عَامِل
عَامِل
کارگَر، عامِل، دَر حالِ کار
دیکشنری عربی به فارسی
عَامِد
عَامِد
عَمداً، غُسلِ تَعمید داد
دیکشنری عربی به فارسی