- لولانک
- لورانک، ظرف روغن، دبه
معنی لولانک - جستجوی لغت در جدول جو
- لولانک
- ظرف برنجی بزرگی که درآن روغن و جز آن کنند دبه روغن لولاور دبه روغن و ظرف برنجی بزرگ که روغن و امثال آن در کنند، لولاور
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
دبه، ظرف روغن ظرفی فلزی که در آن روغن و غیره کنند دبه روغن
ظرف روغن، دبه
اگر نبودی تو، اشاره به حدیث قدسی خطاب به پیغمبر اسلام، برای مثال «لولاک، لمّا خلقت الافلاک» ( اگر تو نبودی افلاک را خلق نمی کردم)
بر گرفته از سروای: لو لاک لما خلقت الافلاک اگر نبودی تو سپهران را نمی آفریدم اگر نبودی تو. توضیح ماخوذ از آیه حدیث قدسی خطاب به پیغمبراسلام ص: لولاک لما خلقت الافلاک. (اگر تو نبودی من فلکها را نمی آفریدم: ترا عز لو لاک تمکین بس است ثنای تو طه ویس بس است. (سعدی) یا خواجه (سید) لولاک. پیغمبر اسلام ص
ابلهانه
ترسناک، هراس انگیز
بندی آهنین که بر گردن و دست و پای ستوران یا زندانیان بندند بخاو بخو
بید جو دانک
بافنده نساج، عنکبوت
آش بلغور
میوه ای شبیه به شفتالو، زرد آلو، شلیل
نفسی باشد با صدا که در هنگام خواب یا در وقت دویدن از بینی برمیاید
متملقانه، از روی فریب کاری، برای مثال اجل چون دام کرده گیر پوشیده به خاک اندر / صیاد از دور نک دانه برهنه کرده لوسانه (کسائی - لغت فرس - لوسانه)
نوعی حلوا، نوعی نان شیرینی
چرب و شیرین، لقمۀ چرب و شیرین، سخن شیرین و دل چسب
چیزی که بیم و هراس در انسان پدید آورد، پربیم و ترس، خطرناک
شلیل، درختی از تیرۀ گل سرخیان با میوه ای لطیف و شیرین و شبیه زردآلو به رنگ سرخ و زرد، تالانک، تالانه، رنگینا، شفرنگ، شلیر، شفترنگ، شکیر، رنگینان
خوراکی شبیه ژله که از میوه یا آب میوه با شکر درست کنند، ژله
زاولانه، بندی آهنی که بر گردن یا دست و پای زندانیان می بستند، حلقه و زنجیری که به پای اسب و استر می بستند، بخو، گیسوی پیچیده
شلیل، درختی از تیرۀ گل سرخیان با میوه ای لطیف و شیرین و شبیه زردآلو به رنگ سرخ و زرد، رنگینا، تالانه، رنگینان، شلیر، شکیر، شفترنگ، شفرنگ، مالانک
عنوانی احترام آمیز برای افراد بزرگ، مولای ما، صاحب و آقای ما
دیر، دراز دور و دراز رخته دراز طویل، دیر. ممتد، دراز
کولنج قولمج بنگرید به قولنج
قولنج بنگرید به قلنج
غذائی سرد از نشاسته و شکر یا از آرد برنج و شکر نوعی خوراک سرد که از نشاسته و شکر یا از آرد برنج و شکر تهیه کنند و آن چون سرد شود دلمه گردد و چون بجنبانند بلرزد (وجه تسمیه) ژله. لرزانک انواع مختلف دارد مانند: لرزانک انگور فرنگی لرزانک به لرزانک سیب لرزانک پرتقال لرزانک شکلات و غیره
آفتابه گلی ابریق. یا لولهنگ اش آب میگیرد (برمیدارد)
منسوب به لولا، لولاگر، لولافروش
ظرف برنجی بزرگی که درآن روغن و جز آن کنند دبه روغن لولاور
آنکه لولا سازد لولا ساز
گیاهی است از تیره لگنیها که علفی است و دارای برگهای مستقابل و منظم می باشند لوگانی. یالگانی ها. تیره ای از گیاهان دو لپه یی پیوسته جدا گلبرگ که مخصوص نواحی آسیا و افیقا و آمریکا و استرالیا است. این تیره دارای برخی گونه ها علفی و برخی گونه های درختچه یی راست یا بالا رونده می باشد، سر دسته گیاهان این تیره کلوچه و پاپینه می باشد لوگانی
نوعی از گیاههای متعفن: وین سیم که هست اسم و جسمش نی چون بوی خوش سپست و لوکانه... (عثمان مختاری. چا. همائی 499)