رحم، عضوی کیسه مانند در شکم که جنین تا قبل از تولد در آن زندگی می کند، جای بچه در شکم زن یا حیوان ماده، زهدان، بچّه دان، بوگان، پوگان، بویگان، پرکام
رَحِم، عضوی کیسه مانند در شکم که جنین تا قبل از تولد در آن زندگی می کند، جای بچه در شکم زن یا حیوان ماده، زَهدان، بچّه دان، بوگان، پوگان، بویگان، پُرکام
دهی جزء دهستان سیاه رود بخش افجۀ شهرستان تهران واقع در سی هزارگزی جنوب خاوری گلندوک و 500گزی راه شوسۀ دماوند به تهران، دامنه و سردسیر، دارای 127 تن سکنه، آب آن از سیاه رود، محصول آنجا غلات، لوبیا، باغات و میوه جات، شغل اهالی زراعت، این ده کنار راه ماشین رو واقع است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1) موضعی به آمل مازندران، (از مازندران و استرآباد رابینو بخش انگلیسی ص 113)
دهی جزء دهستان سیاه رود بخش افجۀ شهرستان تهران واقع در سی هزارگزی جنوب خاوری گلندوک و 500گزی راه شوسۀ دماوند به تهران، دامنه و سردسیر، دارای 127 تن سکنه، آب آن از سیاه رود، محصول آنجا غلات، لوبیا، باغات و میوه جات، شغل اهالی زراعت، این ده کنار راه ماشین رو واقع است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1) موضعی به آمل مازندران، (از مازندران و استرآباد رابینو بخش انگلیسی ص 113)
دهی جزء دهستان جمعآبرود بخش حومه شهرستان دماوندواقع در هزارگزی جنوب خاوری دماوند و ده هزارگزی جنوب راه شوسۀ طهران به مازندران، کوهستانی و سردسیر، دارای 500 تن سکنه، آب آن از قنات و چشمه سار، محصول آنجا غلات و قیسی، شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است و معدن گچ دارد، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1)
دهی جزء دهستان جمعآبرود بخش حومه شهرستان دماوندواقع در هزارگزی جنوب خاوری دماوند و ده هزارگزی جنوب راه شوسۀ طهران به مازندران، کوهستانی و سردسیر، دارای 500 تن سکنه، آب آن از قنات و چشمه سار، محصول آنجا غلات و قیسی، شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است و معدن گچ دارد، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1)
بازاری است در پنج هزارگزی خاور کوچصفهان، سر راه شوسه به لاهیجان. این بازار در اراضی قراء رودبارکی و پیربست واقع شده، در حدود یک صد باب دکان دارد و روزهای یکشنبه و چهارشنبه بازار عمومی است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2)
بازاری است در پنج هزارگزی خاور کوچصفهان، سر راه شوسه به لاهیجان. این بازار در اراضی قراء رودبارکی و پیربست واقع شده، در حدود یک صد باب دکان دارد و روزهای یکشنبه و چهارشنبه بازار عمومی است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2)
بلوکی است از کردستان ایران واقع در جنوب غربی سنندج و متصل بکردستان عثمانی که به دو قسمت منقسم میشود: اورمان تخت و اورمان کهون. مردمان هر دو اورمان... صنعتشان آهنگری و قنداغ سازی و باروت کوبی و محصول آنجا انار و انجیر و گردو و توت و ذرت و بلوط است. (ناظم الاطباء).
بلوکی است از کردستان ایران واقع در جنوب غربی سنندج و متصل بکردستان عثمانی که به دو قسمت منقسم میشود: اورمان تخت و اورمان کهون. مردمان هر دو اورمان... صنعتشان آهنگری و قنداغ سازی و باروت کوبی و محصول آنجا انار و انجیر و گردو و توت و ذرت و بلوط است. (ناظم الاطباء).
دهی از دهستان دشت پیل بخش اشنویۀ شهرستان ارومیه، واقع در 22500گزی باختری اشنویه و پنج هزارگزی شمال ارابه رو آقبلاغ، دره و سردسیر، دارای 87 تن سکنه، آب آن از رود لورکان و چشمه، محصول آنجا غلات و توتون، شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی جاجیم بافی و راه آن مالرو است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
دهی از دهستان دشت پیل بخش اشنویۀ شهرستان ارومیه، واقع در 22500گزی باختری اشنویه و پنج هزارگزی شمال ارابه رو آقبلاغ، دره و سردسیر، دارای 87 تن سکنه، آب آن از رود لورکان و چشمه، محصول آنجا غلات و توتون، شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی جاجیم بافی و راه آن مالرو است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
جمع واژۀ لوری، قومی صحرانشین که اکثر ایشان راهزن باشند و بازیگری به کوچه ها و سرائیدن نیز پیشه دارند وبه مهره های بلور نیز بازی کنند و بلور لوریان کنایه از پیالۀ بلور است، (غیاث) (آنندراج) : این زند بر چنگهای سغدیان پالیزبان وآن زند بر نایهای لوریان آزادوار، منوچهری، کف در آن ساغر معلق زن چو طفل غازیان کز بلور لوریانش طوق و چنبر ساختند، خاقانی، رجوع به لوری و لولی شود
جَمعِ واژۀ لوری، قومی صحرانشین که اکثر ایشان راهزن باشند و بازیگری به کوچه ها و سرائیدن نیز پیشه دارند وبه مهره های بلور نیز بازی کنند و بلور لوریان کنایه از پیالۀ بلور است، (غیاث) (آنندراج) : این زند بر چنگهای سغدیان پالیزبان وآن زند بر نایهای لوریان آزادوار، منوچهری، کف در آن ساغر معلق زن چو طفل غازیان کز بلور لوریانش طوق و چنبر ساختند، خاقانی، رجوع به لوری و لولی شود
دهی جزء دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان فومن، واقع در شش هزارگزی شمال باختری فومن. جلگه، معتدل، مرطوب و مالاریائی. دارای 435 تن سکنه. آب آن از رود ماسوله. محصول آنجا برنج، توتون سیگار و ابریشم. شغل اهالی زراعت است و از فومن و صومعه سرا اتومبیل میرود. چهل باب دکان دارد و روزهای شنبه آنجابازار عمومی است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2)
دهی جزء دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان فومن، واقع در شش هزارگزی شمال باختری فومن. جلگه، معتدل، مرطوب و مالاریائی. دارای 435 تن سکنه. آب آن از رود ماسوله. محصول آنجا برنج، توتون سیگار و ابریشم. شغل اهالی زراعت است و از فومن و صومعه سرا اتومبیل میرود. چهل باب دکان دارد و روزهای شنبه آنجابازار عمومی است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2)