مردم قوی هیکل و فربه و گنده و ناهموار. (برهان). فربه. چاق. صاحب انجمن آرا نویسد: مشتق از لنب است و بر وزن عنبر خطاست که در فرهنگها و برهان آمده و به ضم اصح است و برخی از فرهنگها آن را تصحیف لنبه دانسته اند. - لنبر دادن، شکم دادن قسمتی ازطاق بنائی
مردم قوی هیکل و فربه و گنده و ناهموار. (برهان). فربه. چاق. صاحب انجمن آرا نویسد: مشتق از لُنب است و بر وزن عنبر خطاست که در فرهنگها و برهان آمده و به ضم اصح است و برخی از فرهنگها آن را تصحیف لُنبه دانسته اند. - لنبر دادن، شکم دادن قسمتی ازطاق بنائی
ماده ای خوش بو و خاکستری رنگ که در معده یا رودۀ عنبرماهی تولید و روی آب دریا جمع می شود. گاهی خود ماهی را صید می کنند و آن ماده را از شکمش بیرون می آورند عنبر اشهب: نوعی عنبر خالص و تیره رنگ
ماده ای خوش بو و خاکستری رنگ که در معده یا رودۀ عنبرماهی تولید و روی آب دریا جمع می شود. گاهی خود ماهی را صید می کنند و آن ماده را از شکمش بیرون می آورند عنبر اشهب: نوعی عنبر خالص و تیره رنگ
محیط دایره، حلقه، هر چیز دایره مانند، در علم زیست شناسی دو استخوان در دو طرف بالای سینه که به صورت افقی بین جناغ سینه و استخوان کتف قرار دارد، ترقوه، در موسیقی حلقۀ چوبی دایره یا دف که روی آن پوست می کشند، در موسیقی بحر دوازدهم از اصول هفت گانۀ موسیقی چنبر زدن: دور خود حلقه زدن مانند حلقه زدن ما چنبر ساختن: مانند حلقه کرد چنبر مینا: کنایه از آسما
محیط دایره، حلقه، هر چیز دایره مانند، در علم زیست شناسی دو استخوان در دو طرف بالای سینه که به صورت افقی بین جناغ سینه و استخوان کتف قرار دارد، ترقوه، در موسیقی حلقۀ چوبی دایره یا دف که روی آن پوست می کشند، در موسیقی بحر دوازدهم از اصول هفت گانۀ موسیقی چَنبَر زدن: دور خود حلقه زدن مانند حلقه زدن ما چَنبَر ساختن: مانند حلقه کرد چَنبَرِ مینا: کنایه از آسما
دهی است از دهستان اوزومدل بخش ورزقان شهرستان اهر واقع در 9هزارگزی جنوب ورزقان و 5هزارگزی ارابه رو تبریز به اهر. هوای آن معتدل و دارای 358 تن سکنه است. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و حبوبات است. شغل اهالی زراعت و صنایع دستی آنان گلیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی است از دهستان اوزومدل بخش ورزقان شهرستان اهر واقع در 9هزارگزی جنوب ورزقان و 5هزارگزی ارابه رو تبریز به اهر. هوای آن معتدل و دارای 358 تن سکنه است. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و حبوبات است. شغل اهالی زراعت و صنایع دستی آنان گلیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی از دهستان گیوی بخش سنجبد شهرستان هروآباد که در 10 هزارگزی فادر مرکز بخش گیوی و 10 هزارگزی راه شوسۀ هروآبادبه میانه واقع است. این دهستان کوهستانی و سردسیر است و در کوههای طالش دارای مزارع و مراتع بسیار می باشد و 278 تن سکنه از ایل شاطرانلو دارد. آبش از چشمه. محصولش غلات و حبوبات. شغل اهالی زراعت و گله داری وراهش مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی از دهستان گیوی بخش سنجبد شهرستان هروآباد که در 10 هزارگزی فادر مرکز بخش گیوی و 10 هزارگزی راه شوسۀ هروآبادبه میانه واقع است. این دهستان کوهستانی و سردسیر است و در کوههای طالش دارای مزارع و مراتع بسیار می باشد و 278 تن سکنه از ایل شاطرانلو دارد. آبش از چشمه. محصولش غلات و حبوبات. شغل اهالی زراعت و گله داری وراهش مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
شیر بیشه خرده ریزه، چابک، زود پاسخ (حاضر جواب) آلتی چوبین به شکل مکعب مستطیل که سطح فوقانی آن باز است و در آن خاک خشت و مانند آن کنند و از جایی به جای دیگر برند زنبه، مشکی که بر دو سر آن دو چوب تعبیه کنند و بدان آب کشند. آن باشد که کسی دهان خود را پر باد کند و دیگری چنان دستی بر آن بزند که آن باد با صدا از دهان او بجهد زنبغل
شیر بیشه خرده ریزه، چابک، زود پاسخ (حاضر جواب) آلتی چوبین به شکل مکعب مستطیل که سطح فوقانی آن باز است و در آن خاک خشت و مانند آن کنند و از جایی به جای دیگر برند زنبه، مشکی که بر دو سر آن دو چوب تعبیه کنند و بدان آب کشند. آن باشد که کسی دهان خود را پر باد کند و دیگری چنان دستی بر آن بزند که آن باد با صدا از دهان او بجهد زنبغل