محیط دایره، حلقه، هر چیز دایره مانند، در علم زیست شناسی دو استخوان در دو طرف بالای سینه که به صورت افقی بین جناغ سینه و استخوان کتف قرار دارد، ترقوه، در موسیقی حلقۀ چوبی دایره یا دف که روی آن پوست می کشند، در موسیقی بحر دوازدهم از اصول هفت گانۀ موسیقی چنبر زدن: دور خود حلقه زدن مانند حلقه زدن ما چنبر ساختن: مانند حلقه کرد چنبر مینا: کنایه از آسما محیط دایره، حلقه، هر چیز دایره مانند، در علم زیست شناسی دو استخوان در دو طرف بالای سینه که به صورت افقی بین جناغ سینه و استخوان کتف قرار دارد، ترقوه، در موسیقی حلقۀ چوبی دایره یا دف که روی آن پوست می کشند، در موسیقی بحر دوازدهم از اصول هفت گانۀ موسیقی چَنبَر زدن: دور خود حلقه زدن مانند حلقه زدن ما چَنبَر ساختن: مانند حلقه کرد چَنبَرِ مینا: کنایه از آسما