جدول جو
جدول جو

معنی لطائم - جستجوی لغت در جدول جو

لطائم
(لَ ءِ)
جمع واژۀ لطیمه
لغت نامه دهخدا
لطائم
لطایم در فارسی مشک ها، بوهای خوش جمع لطیمه مشک ها، بویهای خوش
تصویری از لطائم
تصویر لطائم
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از لطایم
تصویر لطایم
لطیمه ها، مشک ها، نافه های مشک، بازارهای عطرفروشان، جمع واژۀ لطیمه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از لطام
تصویر لطام
تپانچه، سلاح گرم کوچک دستی، سیلی، لطمه، تس، چپله، توانچه، طپانچه، لطم، چپّات
فرهنگ فارسی عمید
(اَ ءِ)
جمع واژۀ اطیمه. (المنجد) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). رجوع به اطیمه شود
لغت نامه دهخدا
(لَ ءِ)
جمع واژۀ لائمه. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(لَ ءِ)
جمع واژۀ لطیفه. لطایف:
این لطائف کز لب لعل تو من گفتم که گفت
وین تطاول کز سر زلف تو من دیدم که دید.
حافظ.
- لطائف سته، صاحب آنندراج گوید: مقرر است که سالک به مراتب علیا و معرفت واصل نمیگردد تا این شش لطیفه او راروشن نگردد اول لطیفۀ نفس است، محل آن ناف باشد، دوم لطیفۀ قلب است و محل آن دل است که جانب یسار است، سوم لطیفۀ روح است که محل آن در سینه جانب یمین است، چهارم لطیفۀ سر است، محل آن فم معده که مابین یمین و یسار سینه است، پنجم لطیفۀ خفیه است که محل آن در پیشانی باشد، ششم لطیفۀ اخفی است که محل آن درقحف است و اینها را اطوار سته نیز گویند
لغت نامه دهخدا
(زَ نَ عَ)
ملاطمه. طپانچه زدن یکدیگر را. (منتهی الارب). با کسی طپنچه زدن. (زوزنی) :
با آبروی تشنه بمانی از آب جوی
به چون ز بهر آب زنی با خران لطام.
ناصرخسرو
لغت نامه دهخدا
(ءِ)
ملامت کننده. نکوهنده. ملامتگر. ج، لوّام، لوّم، لیّم. (منتهی الارب) : یا ایها الذین آمنوا من یرتد منکم عن دینه فسوف یأتی اﷲ بقوم یحبهم و یحبونه اذله علی المؤمنین اعزّه علی الکافرین یجاهدون فی سبیل اﷲ و لایخافون لومه لائم ذلک فضل اﷲ یؤتیه من یشاء واﷲ واسع علیم. (قرآن 54/5).
جز اندر غایت انعام و افضال
در او لائم چه داند گفت و عاذل.
ابوالفرج رونی.
و فرمود که رغم لائمان را مثنی کردند. (جهانگشای جوینی).
فیالائمی دعنی اغال بقیمتی
فقیمه کل الناس مایحسنونه.
ابن طباطبا.
حکیمی گفتش ای نادان چه کوشی
در این سودا بترس از لوم لائم.
سعدی
لغت نامه دهخدا
تصویری از لطائف
تصویر لطائف
جمع لطیفه، لطایف
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لطایم
تصویر لطایم
جمع لطیمه مشک ها، بویهای خوش
فرهنگ لغت هوشیار
جمع لائم: لائمه، سرزنشگران نکوهندگان سرزنش ها جمع لائم (لایم) و لائمه (لایمه)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لائم
تصویر لائم
نکوهنده سرزنشگر سرزنش کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لطام
تصویر لطام
ویزاستن تپانچه زدن تپانچه زدن یکدیگر را
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لطام
تصویر لطام
((لِ))
تپانچه زدن یکدیگر را
فرهنگ فارسی معین