معنی لطام - فرهنگ فارسی عمید
معنی لطام
- لطام
- تپانچه، سلاح گرم کوچک دستی، سیلی، لطمه، تس، چپله، توانچه، طپانچه، لطم، چپّات
تصویر لطام
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با لطام
لطام
- لطام
- ملاطمه. طپانچه زدن یکدیگر را. (منتهی الارب). با کسی طپنچه زدن. (زوزنی) :
با آبروی تشنه بمانی از آب جوی
به چون ز بهر آب زنی با خران لطام.
ناصرخسرو
لغت نامه دهخدا