جای زندگی جانوران اعم از پرنده، خزنده، چرنده، حشره و درنده، آشیان، آشیانه خانۀ انسان بیکاره، تنبل، برای مثال کنون جویی همی حیلت که گشتی سست و بی طاقت / تو را دیدم به برنایی فسار آهخته و لانه (کسائی - ۵۸) بی قید
جای زندگی جانوران اعم از پرنده، خزنده، چرنده، حشره و درنده، آشیان، آشیانه خانۀ انسان بیکاره، تنبل، برای مِثال کنون جویی همی حیلت که گشتی سست و بی طاقت / تو را دیدم به برنایی فسار آهخته و لانه (کسائی - ۵۸) بی قید
خواب یک لانه: دارائی شما بیشتر می شود یک لانه پر: ثروت یک لانه خالی: ۱- پایان کارو نقشه هایتان ۲- پایان یک رابطه یک لانه پیدا می کنید: یک ازدواج در پیش است یک لانه با تخمهای شکسته درون آن: خوشبختی لانه پرندگان: خوشبختی در خانه یک لانه با پرندگان مرده در آن:احترام یک لانه که فقط یک پرنده درون آن است: منفعت یک لانه با پرندگان متعدد درون آن: منفعهای بزرگ لانه مار: بی آبرویی و سرافکندگی لانه جیرجیرک: ثروت لانه کبوتر: اوقات شما تلخ خواهد شد یک کبوتر تنها در یک لانه: یک غافلگیری خوشحال کننده لانه عقرب: نارضایتی بزرگ در زندگی لانه تمساح: دیگران بیش از حد پشت سر شما پرگوئی می کنند لانه ها را خراب می کنید: بدبختی به شما نزدیک می شود. خواب لانه سگ: شرمساری و سرافکندگی یک لانه سگ خالی: شخصی شما را به خانه اش دعوت می کند یک لانه پراز سگ: مشاجرات متعدد در پیش است. اگر در خانه لانه مرغ بود، او را بر قدر آن مرغ و لانه فایده باشد که به او رسد. اگر لانه بکندکاری مکروه کند. اگر باز به جای خود نهاد یاری کسی کند. اگر دید در لانه مرغ بزرگ بود در پناه بزرگی درآید و خیر بیند. - کتاب سرزمین رویاها
خواب یک لانه: دارائی شما بیشتر می شود یک لانه پر: ثروت یک لانه خالی: ۱- پایان کارو نقشه هایتان ۲- پایان یک رابطه یک لانه پیدا می کنید: یک ازدواج در پیش است یک لانه با تخمهای شکسته درون آن: خوشبختی لانه پرندگان: خوشبختی در خانه یک لانه با پرندگان مرده در آن:احترام یک لانه که فقط یک پرنده درون آن است: منفعت یک لانه با پرندگان متعدد درون آن: منفعهای بزرگ لانه مار: بی آبرویی و سرافکندگی لانه جیرجیرک: ثروت لانه کبوتر: اوقات شما تلخ خواهد شد یک کبوتر تنها در یک لانه: یک غافلگیری خوشحال کننده لانه عقرب: نارضایتی بزرگ در زندگی لانه تمساح: دیگران بیش از حد پشت سر شما پرگوئی می کنند لانه ها را خراب می کنید: بدبختی به شما نزدیک می شود. خواب لانه سگ: شرمساری و سرافکندگی یک لانه سگ خالی: شخصی شما را به خانه اش دعوت می کند یک لانه پراز سگ: مشاجرات متعدد در پیش است. اگر در خانه لانه مرغ بود، او را بر قدر آن مرغ و لانه فایده باشد که به او رسد. اگر لانه بکندکاری مکروه کند. اگر باز به جای خود نهاد یاری کسی کند. اگر دید درِ لانه مرغ بزرگ بود در پناه بزرگی درآید و خیر بیند. - کتاب سرزمین رویاها
دوش، کتف، جای اتصال دست به تنه، استخوان کتف وسیله ای دندانه دار که با آن موی سر را هموار و مرتب می کنند، سرخاره کندو، لانۀ زنبور عسل به شکل خانه های شش گوشۀ منظم، خانۀ زنبور عسل، شان، خلیّه، نخاریب النحل
دوش، کتف، جای اتصال دست به تنه، استخوان کتف وسیله ای دندانه دار که با آن موی سر را هموار و مرتب می کنند، سرخاره کَندو، لانۀ زنبور عسل به شکل خانه های شش گوشۀ منظم، خانۀ زنبور عسل، شان، خَلیّه، نَخاریبُ النَحل
جیرجیرک، زنجره، حشره ای سبز رنگ و شبیه ملخ که نوع نر آن به وسیلۀ اندام نازکی در زیر شکم صدای تیز و بلندی در کشتزارهای غله تولید می کند، سیرسیرک، جرواسک، چزد، جزد، زلّه
جیرجیرَک، زَنجَرِه، حشره ای سبز رنگ و شبیه ملخ که نوع نر آن به وسیلۀ اندام نازکی در زیر شکم صدای تیز و بلندی در کشتزارهای غله تولید می کند، سیرسیرَک، جَرواسَک، چَزد، جَزد، زَلِّه
کلون، چوبی به شکل مکعب مستطیل که برای بستن در، بر پشت آن نصب می شود، بغاز، پانه، فهانه، تنبه، مدنگ، بسکله، فردر، کلند، فروند، فلجم، کلیدان، برای مثال تو را خانه دین است و دانش درون شو / بدان خانه شو سخت کن در به فانه (ناصرخسرو - ۴۲) گوه، تکۀ چوب یا آهن که هنگام ترکاندن و شکافتن چوب یا تخته لای آن می گذارند، گاز، پانه، پهانه، فهانه، بغاز، پغاز، براز
کُلون، چوبی به شکل مکعب مستطیل که برای بستن در، بر پشت آن نصب می شود، بِغاز، پانه، فَهانه، تَنبه، مَدَنگ، بَسکَله، فَردَر، کُلَند، فَروَند، فَلجَم، کلیدان، برای مِثال تو را خانه دین است و دانش درون شو / بدان خانه شو سخت کن در به فانه (ناصرخسرو - ۴۲) گُوِه، تکۀ چوب یا آهن که هنگام ترکاندن و شکافتن چوب یا تخته لای آن می گذارند، گاز، پانِه، پَهانِه، فَهانِه، بَغاز، پَغاز، بَراز
کنایه از نامهای مردم. (منتهی الارب). زنی غیرمعلوم. مؤنث فلان. (فرهنگ فارسی معین) : نه گویند کاین خانه بد مر فلان را به میراث ماند از فلان با فلانه. ناصرخسرو. دختر و مادرت از این ستانه برون شد رفت بد و نیک، شد فلان و فلانه. ناصرخسرو. ای فلانه که تو را رنجانیده است ؟ (تاریخ قم). رجوع به فلان شود
کنایه از نامهای مردم. (منتهی الارب). زنی غیرمعلوم. مؤنث فلان. (فرهنگ فارسی معین) : نه گویند کاین خانه بد مر فلان را به میراث ماند از فلان با فلانه. ناصرخسرو. دختر و مادَرْت از این ستانه برون شد رفت بد و نیک، شد فلان و فلانه. ناصرخسرو. ای فلانه که تو را رنجانیده است ؟ (تاریخ قم). رجوع به فلان شود
مؤنث فلان. زنی غیرمعلوم. غیرمنصرف است و تنوین نمی گیرد: ذهبت فلانه. (از اقرب الموارد) (از المنجد) : و أمّا فلانه فأدرکها رأی النساء. (نهج البلاغه خطبۀ 156). و رجوع به فلان و فلانه شود
مؤنث فلان. زنی غیرمعلوم. غیرمنصرف است و تنوین نمی گیرد: ذَهَبَت ْ فُلانهُ. (از اقرب الموارد) (از المنجد) : و أمّا فُلانهُ فأدرکها رأی ُ النساء. (نهج البلاغه خطبۀ 156). و رجوع به فلان و فلانه شود