معنی لادمام - جستجوی لغت در جدول جو
لادمام
لادمام
زالزالک، (دزی ج 2 ص 507)
ادامه...
زالزالک، (دزی ج 2 ص 507)
لغت نامه دهخدا
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تصویر رادمان
رادمان
(پسرانه)
دارمان، از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از سرداران خسروپرویز پادشاه ساسانی
ادامه...
دارمان، از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از سرداران خسروپرویز پادشاه ساسانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویر شادمان
شادمان
(پسرانه)
خوشحال، مسرور، نام برادر شیرویه، پسر خسروپرویز پادشاه ساسانی
ادامه...
خوشحال، مسرور، نام برادر شیرویه، پسر خسروپرویز پادشاه ساسانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویر لگدمال
لگدمال
چیزی که زیر پا مالیده شده، پایمال
ادامه...
چیزی که زیر پا مالیده شده، پایمال
فرهنگ فارسی عمید
تصویر بادوام
بادوام
بادَوام
استوار، محکم، مدغم، ستوار، مرصوص، متأکّد، مستحکم، درواخ، حصین
پایدار، ویژگی آنچه زود فرسوده و نابود نشود
ادامه...
استوار، محکم، مُدغَم، سُتوار، مَرصوص، مُتَأکِّد، مُستَحکَم، دَرواخ، حَصین
پایدار، ویژگی آنچه زود فرسوده و نابود نشود
فرهنگ فارسی عمید
تصویر شادمان
شادمان
شاد و خوشحال، خوش و خرم، با شادی و خوشحالی
ادامه...
شاد و خوشحال، خوش و خرم، با شادی و خوشحالی
فرهنگ فارسی عمید
تصویر ناتمام
ناتمام
ناقص، کامل نشده، به پایان نرسیده
ادامه...
ناقص، کامل نشده، به پایان نرسیده
فرهنگ فارسی عمید
تصویر شادکام
شادکام
شادمان، کامران، کامروا، کامیاب
ادامه...
شادمان، کامران، کامروا، کامیاب
فرهنگ فارسی عمید
ادمام
(فَ فُ)
زشت آوردن از سخن و جز آن.
ادامه...
زشت آوردن از سخن و جز آن.
لغت نامه دهخدا
ادمام
(اُ دَ)
نام شهریست بمغرب و یاقوت گوید من در آن شاک باشم. (معجم البلدان)
ادامه...
نام شهریست بمغرب و یاقوت گوید من در آن شاک باشم. (معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
ناتمام
بنگرید به ناتمام ناهام ناهرو نافرجفت نافرجام، خام، نادرست بش، آکدار غیرکامل ناقص، بپایان نرسیده، ناپخته خام، معیوب، نادرست
ادامه...
بنگرید به ناتمام ناهام ناهرو نافرجفت نافرجام، خام، نادرست بش، آکدار غیرکامل ناقص، بپایان نرسیده، ناپخته خام، معیوب، نادرست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر باتمام
باتمام
بی کم و کاست از دم
ادامه...
بی کم و کاست از دم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر بادوام
بادوام
پایدار، استوار و ثابت
ادامه...
پایدار، استوار و ثابت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر شادمان
شادمان
خوشوقت، خرم، شادمنش
ادامه...
خوشوقت، خرم، شادمنش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر شادکام
شادکام
خوشحال شادمان شادخوار، کامروا کامران
ادامه...
خوشحال شادمان شادخوار، کامروا کامران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر ادمام
ادمام
زشتکاری بدکاری فرزند زشت یافتن
ادامه...
زشتکاری بدکاری فرزند زشت یافتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر لاکلام
لاکلام
بی گفتگو بی سخن: و فراست و امانت و دیانت و انصاف لا کلام داشت
ادامه...
بی گفتگو بی سخن: و فراست و امانت و دیانت و انصاف لا کلام داشت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر لا دوام
لا دوام
نماندنی
ادامه...
نماندنی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر شادمان
شادمان
((نِ))
شاد، شادان، خوشحال، از روی شادی با خوشحالی
ادامه...
شاد، شادان، خوشحال، از روی شادی با خوشحالی
فرهنگ فارسی معین
تصویر یادمان
یادمان
آن چه برای یادبود کسی یا روی دادی ساخته می شود، مراسمی که برای یادبود کسی یا چیزی برپا می شود
ادامه...
آن چه برای یادبود کسی یا روی دادی ساخته می شود، مراسمی که برای یادبود کسی یا چیزی برپا می شود
فرهنگ فارسی معین
تصویر ناتمام
ناتمام
((تَ))
پایان نیافته
ادامه...
پایان نیافته
فرهنگ فارسی معین
تصویر شادکام
شادکام
خوشحال، کامروا، کامران
ادامه...
خوشحال، کامروا، کامران
فرهنگ فارسی معین
تصویر بادوام
بادوام
((دَ))
محکم، استوار
ادامه...
محکم، استوار
فرهنگ فارسی معین
تصویر شادمان
شادمان
مسرور
ادامه...
مسرور
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویر یادمان
یادمان
اثر، نشانه، خاطره
ادامه...
اثر، نشانه، خاطره
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویر بادوام
بادوام
دیرنده
ادامه...
دیرنده
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویر ناتمام
ناتمام
نیمه کاره
ادامه...
نیمه کاره
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویر شادمان
شادمان
Jovial, Jubilant
ادامه...
Jovial, Jubilant
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویر ناتمام
ناتمام
Incomplete, Scrappy, Unfulfilled
ادامه...
Incomplete, Scrappy, Unfulfilled
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویر ناتمام
ناتمام
ناتَمام
incompleto, briguento, não cumprido
ادامه...
incompleto, briguento, não cumprido
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویر شادمان
شادمان
شادمان
жизнерадостный , ликующий
ادامه...
жизнерадостный , ликующий
دیکشنری فارسی به روسی
تصویر ناتمام
ناتمام
ناتَمام
incompleto, peleón, incumplido
ادامه...
incompleto, peleón, incumplido
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویر شادمان
شادمان
شادمان
jovial, jubelnd
ادامه...
jovial, jubelnd
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویر ناتمام
ناتمام
ناتَمام
niekompletny, zniszczony, niedokończony
ادامه...
niekompletny, zniszczony, niedokończony
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویر شادمان
شادمان
شادمان
жвавий , радісний
ادامه...
жвавий , радісний
دیکشنری فارسی به اوکراینی