معنی لگدمال - فرهنگ فارسی عمید
معنی لگدمال
- لگدمال
- چیزی که زیر پا مالیده شده، پایمال
تصویر لگدمال
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با لگدمال
ازدمال
- ازدمال
- یکباره برداشتن ازدواج جفت جویی زناشویی شوهر کردن زن گرفتن پیوند دادن
فرهنگ لغت هوشیار
اندمال
- اندمال
- سر به هم آوردن زخم، به شدن بهبودی یافتن به شدنبهبود یافتن (زخم) سر بهم آوردن (جراحت)، بهبود سر بهم آوردگی
فرهنگ لغت هوشیار