جدول جو
جدول جو

معنی قیدار - جستجوی لغت در جدول جو

قیدار
(قَ)
نام مردی است. (منتهی الارب). وی عاقر ناقۀ صالح بود. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بیدار
تصویر بیدار
(پسرانه)
آگاه، مطلع، هوشیار (نگارش کردی: بدار)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از دیدار
تصویر دیدار
(دخترانه)
ملاقات، دیدن، چهره، صورت
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از بیدار
تصویر بیدار
کسی که در خواب نباشد، کنایه از آگاه، هوشیار
بیدار شدن: از خواب برخاستن، کنایه از هوشیار شدن
بیدار کردن: کسی را از خواب برانگیختن، کنایه از هوشیار ساختن، آگاه کردن
بیدار ماندن: نخوابیدن، به خواب نرفتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دیدار
تصویر دیدار
دیدن، رؤیت، ملاقات، روی نمودن،
کنایه از روی و رخسار، کنایه از چشم و قوۀ بینایی
دیدار آمدن: پدیدار شدن، آشکار شدن، برای مثال دیودل باشیم و برپاشیم جان / کآن پری دیدار دیدار آمده ست (خاقانی - ۵۱۵)
دیدار کردن: ملاقات کردن، یکدیگر را دیدن
فرهنگ فارسی عمید
درختی کوچک و بوته مانند با برگ هایی شبیه برگ بلوط که قرمزدانه در آن تولید می شود، قرمزدانه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بیدار
تصویر بیدار
مقابل خفته، کسی که در خواب نباشد، هوشیار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دیدار
تصویر دیدار
نگاه کردن، نگریستن، مشاهده نظر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قیثار
تصویر قیثار
قیثاره یونانی تازی گشته چنگ از سازها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بیدار
تصویر بیدار
کسی که در خواب نباشد، مقابل خوابیده، آگاه، هوشیار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دیدار
تصویر دیدار
دیدن، رؤیت، چهره، سیما، بصیرت، بینایی، پدیدار، مریی، نظارت، مصلحت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دیدار
تصویر دیدار
زیارت، قرار، جلسه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بیدار
تصویر بیدار
مستيقظٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از بیدار
تصویر بیدار
Awake, Wakeful
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از بیدار
تصویر بیدار
éveillé
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از بیدار
تصویر بیدار
бодрствующий
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از بیدار
تصویر بیدار
ער , ער
دیکشنری فارسی به عبری
بیدار، بیدار شو
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از بیدار
تصویر بیدار
بیدار
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از بیدار
تصویر بیدار
জাগ্রত
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از بیدار
تصویر بیدار
amekuja, amekesha
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از بیدار
تصویر بیدار
uyanık
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از بیدار
تصویر بیدار
깨어 있는
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از بیدار
تصویر بیدار
目を覚ました , 覚醒している
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از بیدار
تصویر بیدار
terjaga
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از بیدار
تصویر بیدار
जागृत , जाग्रत
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از بیدار
تصویر بیدار
wach
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از بیدار
تصویر بیدار
ตื่น
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از بیدار
تصویر بیدار
wakker
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از بیدار
تصویر بیدار
despierto
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از بیدار
تصویر بیدار
sveglio
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از بیدار
تصویر بیدار
acordado
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از بیدار
تصویر بیدار
czujny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از بیدار
تصویر بیدار
бадьорий , бадьорий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از بیدار
تصویر بیدار
清醒的
دیکشنری فارسی به چینی