معنی جیدار - فرهنگ فارسی عمید
معنی جیدار
- جیدار
- درختی کوچک و بوته مانند با برگ هایی شبیه برگ بلوط که قرمزدانه در آن تولید می شود، قرمزدانه
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با جیدار
جادار
- جادار
- فراخ وسیع: (اطاق جادار)، رفی که چیز بسیار بتوان درآن جا داد
فرهنگ لغت هوشیار
جندار
- جندار
- پارسی تازی گشته جاندار نگهبان سربازی که مامورحفاظت فرمانده قشون حاکم و جز آنانست نگهبان، جمع جنادره
فرهنگ لغت هوشیار