محل دفن مردگان، جایی که مردگان را زیر خاک می کنند، سرزمینی که در آن گور بسیار باشد گورستان، وادی خاموشان، غریبستان، مقبره، گورسان، کرباس محلّه، گوردان، مروزنه، مرزغن، ستودان
محل دفن مردگان، جایی که مردگان را زیر خاک می کنند، سرزمینی که در آن گور بسیار باشد گورِستان، وادی خاموشان، غَریبِستان، مَقبَره، گورسان، کَرباس مَحَلِّه، گوردان، مَروَزَنه، مَرزَغَن، سُتودان
قبرستان، محل دفن مردگان، جایی که مردگان را زیر خاک می کنند، سرزمینی که در آن گور بسیار باشد وادی خاموشان، غریبستان، مقبره، گورسان، کرباس محلّه، گوردان، مروزنه، مرزغن، ستودان
قَبرِستان، محل دفن مردگان، جایی که مردگان را زیر خاک می کنند، سرزمینی که در آن گور بسیار باشد وادی خاموشان، غَریبِستان، مَقبَره، گورسان، کَرباس مَحَلِّه، گوردان، مَروَزَنه، مَرزَغَن، سُتودان
نام یکی از دهستانهای بخش مرکزی سیرجان. محصول عمده آن غلات، پنبه و شغل سکنۀ آن مکاری گری، زراعت و پیشه وری است. این ده از 17 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده و جمعیت آن 3549 تن و مرکز دهستان قریه سعادت آباد است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
نام یکی از دهستانهای بخش مرکزی سیرجان. محصول عمده آن غلات، پنبه و شغل سکنۀ آن مکاری گری، زراعت و پیشه وری است. این ده از 17 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده و جمعیت آن 3549 تن و مرکز دهستان قریه سعادت آباد است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
ولایتی است در خراسان. (برهان). این ولایت در جنوب خراسان واقع و شامل قائن، تون، گناباد و طبس العناب و کهستان و طبس التمر و طریثیث (ترشیز) است. (از معجم البلدان) (حاشیۀ برهان). شهرستانی است میان نیشابور و هرات و قصبۀ آن قاین و طبس است. (از ناظم الاطباء)
ولایتی است در خراسان. (برهان). این ولایت در جنوب خراسان واقع و شامل قائن، تون، گناباد و طبس العناب و کهستان و طبس التمر و طریثیث (ترشیز) است. (از معجم البلدان) (حاشیۀ برهان). شهرستانی است میان نیشابور و هرات و قصبۀ آن قاین و طبس است. (از ناظم الاطباء)
یکی از دهستانهای بخش کلاردشت که در شهرستان نوشهر واقع است. این دهستان در قسمت غربی رود خانه چالوس قرار دارد. از 22 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده است و در حدود 4600 تن سکنه دارد. قرای مهم آن عبارت است از: فشکور، دلیر، ناتر، تویر، هریجان و ولی آباد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
یکی از دهستانهای بخش کلاردشت که در شهرستان نوشهر واقع است. این دهستان در قسمت غربی رود خانه چالوس قرار دارد. از 22 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده است و در حدود 4600 تن سکنه دارد. قرای مهم آن عبارت است از: فشکور، دلیر، ناتر، تویر، هریجان و ولی آباد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
معروف است که کوهسار باشد، یعنی جایی که درآنجا کوه بسیار است. (برهان). جایی که کوه بسیار باشد و آن را کهستان نیز گویند و عرب قهستان کرده و دراغلب ولایات قهستان نام ولایتی است، چنانکه در خراسان قاین و قهستان و در عراق قهستان قریب به قم... (آنندراج). هر جای احاطه شده از کوه و بیشه. (ناظم الاطباء). (از: کوه + ستان، پسوند مکان). مخفف آن کهستان، قهستان (معرب). (حاشیۀ برهان چ معین). زمینی که کوه در آن بسیار باشد. (فرهنگ فارسی معین) : پلنگان را به کوهستان پناه است نهنگان را به دریا جایگاه است. نظامی (خسرو و شیرین چ وحید ص 246). برنده ره بیابان در بیابان به کوهستان ارمن شد شتابان. نظامی (خسرو و شیرین ایضاً ص 56). اگر باران به کوهستان نبارد به سالی دجله گردد خشک رودی. سعدی. و رجوع به کهستان شود. ، هر جائی که عبور از آن ممکن نباشد. (ناظم الاطباء)
معروف است که کوهسار باشد، یعنی جایی که درآنجا کوه بسیار است. (برهان). جایی که کوه بسیار باشد و آن را کهستان نیز گویند و عرب قهستان کرده و دراغلب ولایات قهستان نام ولایتی است، چنانکه در خراسان قاین و قهستان و در عراق قهستان قریب به قم... (آنندراج). هر جای احاطه شده از کوه و بیشه. (ناظم الاطباء). (از: کوه + ستان، پسوند مکان). مخفف آن کهستان، قهستان (معرب). (حاشیۀ برهان چ معین). زمینی که کوه در آن بسیار باشد. (فرهنگ فارسی معین) : پلنگان را به کوهستان پناه است نهنگان را به دریا جایگاه است. نظامی (خسرو و شیرین چ وحید ص 246). برنده ره بیابان در بیابان به کوهستان ارمن شد شتابان. نظامی (خسرو و شیرین ایضاً ص 56). اگر باران به کوهستان نبارد به سالی دجله گردد خشک رودی. سعدی. و رجوع به کهستان شود. ، هر جائی که عبور از آن ممکن نباشد. (ناظم الاطباء)
نام ولایتی است از خراسان که آن را کهستان هم می گویند و معرب آن قهستان است و به تعریب اشتهار دارد. (برهان). قهستان. (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین). این ناحیه که در قسمت جنوب خراسان کنونی است، شامل بیرجند و طبس و قاین و گناباد و تون و ترشیز و خواف بوده و از سوی مغرب به کویرلوت و از سوی جنوب به سیستان محدود می شده است. رجوع به قهستان و سرزمینهای خلافت شرقی صص 377-388 شود
نام ولایتی است از خراسان که آن را کهستان هم می گویند و معرب آن قهستان است و به تعریب اشتهار دارد. (برهان). قهستان. (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین). این ناحیه که در قسمت جنوب خراسان کنونی است، شامل بیرجند و طبس و قاین و گناباد و تون و ترشیز و خواف بوده و از سوی مغرب به کویرلوت و از سوی جنوب به سیستان محدود می شده است. رجوع به قهستان و سرزمینهای خلافت شرقی صص 377-388 شود