سرگین گردان، حشره ای سیاه و پردار، بزرگ تر از سوسک های خانگی که در بیابان های گرم پیدا می شود و بیشتر روی سرگین حیوانات می نشیند و آنرا با چرخاندن حمل میکند، سرگین غلتان، سرگین گردانک، خروک، خبزدو، خبزدوک، خزدوک، کوزدوک، چلاک، چلانک، کستل، گوگار، گوگال، تسینه گوگال، گوگردانک، بالش مار، کوز، جعل
سِرگین گَردان، حشره ای سیاه و پِردار، بزرگ تر از سوسک های خانگی که در بیابان های گرم پیدا می شود و بیشتر روی سرگین حیوانات می نشیند و آنرا با چرخاندن حمل میکند، سِرگین غَلتان، سِرگین گَردانَک، خَروَک، خَبَزدو، خَبَزدوک، خَزدوک، کَوَزدوک، چَلاک، چَلانَک، کَستَل، گوگار، گوگال، تسینه گوگال، گوگَردانَک، بالش مار، کَوَز، جُعَل
خشونت و درشتیی است که در ظاهر پوست بدن به هم رسد با خارش بسیار و از آن قشور دایم جدا میگردد تا صحت یابد و در ابتدا دانۀ اندک صلبی پیدا میشود و یا داغی و خارش بسیار میکند و بعد اندک آب لزجی از آن تراوش میکند و روز بروز زیاده میگردد و از امراض مسری است، و بر دو نوع است: سرخ و سیاه، سرخ آن نازک تر و خارش آن کمتر و سیاه آن ضخیم تر و خارش آن بیشتر است، بسیار آن خصوصاً سیاه ضخیم و آنچه از آن رطوبت صدیدی لزج عفن تراوش نماید و زود منتشر شود و اطراف خود را متقرح و فاسد سازد، بسیار ردی و مقدمۀجذام است و قوبای منتشر را برص اسود اطلاق میکنند و گاه قوبا در دماغ ظاهر میشود و علامت و سبب آن قریب به علامت و سبب حمرۀ دماغ و لازم آن حکه دماغ است، (بحر الجواهر) (فرهنگ نظام از مجمع الجوامع)، قوبا بریون، (ذخیرۀ خوارزمشاهی)، رجوع به قوباء شود، زفت مطلق یا زفت یابس، (فهرست مخزن الادویه)
خشونت و درشتیی است که در ظاهر پوست بدن به هم رسد با خارش بسیار و از آن قشور دایم جدا میگردد تا صحت یابد و در ابتدا دانۀ اندک صلبی پیدا میشود و یا داغی و خارش بسیار میکند و بعد اندک آب لزجی از آن تراوش میکند و روز بروز زیاده میگردد و از امراض مسری است، و بر دو نوع است: سرخ و سیاه، سرخ آن نازک تر و خارش آن کمتر و سیاه آن ضخیم تر و خارش آن بیشتر است، بسیار آن خصوصاً سیاه ضخیم و آنچه از آن رطوبت صدیدی لزج عفن تراوش نماید و زود منتشر شود و اطراف خود را متقرح و فاسد سازد، بسیار ردی و مقدمۀجذام است و قوبای منتشر را برص اسود اطلاق میکنند و گاه قوبا در دماغ ظاهر میشود و علامت و سبب آن قریب به علامت و سبب حمرۀ دماغ و لازم آن حکه دماغ است، (بحر الجواهر) (فرهنگ نظام از مجمع الجوامع)، قوبا بریون، (ذخیرۀ خوارزمشاهی)، رجوع به قوباء شود، زفت مطلق یا زفت یابس، (فهرست مخزن الادویه)
نباتی است که در بلاد ری به تابستان می کارند و در اول زمستان می روید بسیار گرم و تند و مصدع و موجب حرارت بدن است به مرتبه ای که خورندۀ آن از هوای سرد متألم نخواهد شد. (انجمن آرا) (آنندراج). رجوع به تحفۀ حکیم مؤمن شود
نباتی است که در بلاد ری به تابستان می کارند و در اول زمستان می روید بسیار گرم و تند و مصدع و موجب حرارت بدن است به مرتبه ای که خورندۀ آن از هوای سرد متألم نخواهد شد. (انجمن آرا) (آنندراج). رجوع به تحفۀ حکیم مؤمن شود
آشی است که از بن کوهی پزند. (مجمع الفرس). آشی باشد که از ون پزند که حبهالخضرا است و آن ثمر درخت بطم باشد و بشیرازی بن گویند. (برهان قاطع) (آنندراج) (از برهان جامع). مرکب از: بن + با. (حاشیۀ برهان چ معین) ، نوعی از چشمه های مخفی که عابر آنرا نمی بیند، نوعی نبات. و بهمه چیزها که اززمین است بنات الارض گویند، سنگ شفاف و سنگریزه ها که در تقسیم آب بکار برند. (از المرصع)
آشی است که از بن کوهی پزند. (مجمع الفرس). آشی باشد که از ون پزند که حبهالخضرا است و آن ثمر درخت بطم باشد و بشیرازی بن گویند. (برهان قاطع) (آنندراج) (از برهان جامع). مرکب از: بن + با. (حاشیۀ برهان چ معین) ، نوعی از چشمه های مخفی که عابر آنرا نمی بیند، نوعی نبات. و بهمه چیزها که اززمین است بنات الارض گویند، سنگ شفاف و سنگریزه ها که در تقسیم آب بکار برند. (از المرصع)
همان عنباست و آن میوۀ درختی است هندی. درخت آن باندازۀ درخت گردو و ساق و برگش به ساق و برگ درخت گردو شبیه است. فقط در چین و هند می روید. انبا مانند بادام بزرگ عقابیه و برخی از آن مانند سیب مستدیر است. (از تذکرۀ داود انطاکی ص 62) (از مفردات ابن البیطار ج 3 ص 153، ذیل عنبا). و رجوع به عنبا شود پدر مرشد در نصرانیت. (اعجمی) (از اقرب الموارد) ، احتکار کردن. ذخیره کردن
همان عنباست و آن میوۀ درختی است هندی. درخت آن باندازۀ درخت گردو و ساق و برگش به ساق و برگ درخت گردو شبیه است. فقط در چین و هند می روید. انبا مانند بادام بزرگ عقابیه و برخی از آن مانند سیب مستدیر است. (از تذکرۀ داود انطاکی ص 62) (از مفردات ابن البیطار ج 3 ص 153، ذیل عنبا). و رجوع به عنبا شود پدر مرشد در نصرانیت. (اعجمی) (از اقرب الموارد) ، احتکار کردن. ذخیره کردن