جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با قنبل

قنبل

قنبل
نام جد ابوسعد احمد بن عبدالله بن قنبل مکی است. (از لباب الانساب)
لغت نامه دهخدا

قنبل

قنبل
گروه مردم. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد) ، گلۀ اسب از سی تا چهل یا عام است. (منتهی الارب) (آنندراج). گله اسب بین پنجاه و بیشتر و گویند بین سی تا چهل. (اقرب الموارد). ج، قنابل. (اقرب الموارد) (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

سنبل

سنبل
گل خوشه ای بلند به هم فشرده و معطر به رنگهای قرمز آبی سفید و زرد مظهر نوروز
سنبل
فرهنگ نامهای ایرانی