نام سلاح است. (غیاث اللغات) (آنندراج). قسمی سلاح شبیه به شمشیر ولی کوتاهتر و پهن تر و بدون انحناء. - قمه زن، کسی که به نذر بروز عاشورا با قمه بر سر خود جراحت وارد کند، با رسومی مخصوص. - قمه قداره کشیدن، کنایه از شرارت کردن
نام سلاح است. (غیاث اللغات) (آنندراج). قسمی سلاح شبیه به شمشیر ولی کوتاهتر و پهن تر و بدون انحناء. - قمه زن، کسی که به نذر بروز عاشورا با قمه بر سر خود جراحت وارد کند، با رسومی مخصوص. - قمه قداره کشیدن، کنایه از شرارت کردن
تار سر و بالای هر چیزی. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (آنندراج). میان سر. (بحر الجواهر) ، گروه مردم. (منتهی الارب). جماعه الناس. (اقرب الموارد) ، پیه وفربهی. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). شحم. (فهرست مخزن الادویه) ، بدن و اندام، قامت و بالای مردم. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). فلان حسن القمه، ای القامه. (اقرب الموارد) ، کلس که بر سر گنبد نصب کنند. (غیاث اللغات و آنندراج از فردوس اللغات)
تار سر و بالای هر چیزی. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (آنندراج). میان سر. (بحر الجواهر) ، گروه مردم. (منتهی الارب). جماعه الناس. (اقرب الموارد) ، پیه وفربهی. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). شحم. (فهرست مخزن الادویه) ، بدن و اندام، قامت و بالای مردم. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). فلان حسن القمه، ای القامه. (اقرب الموارد) ، کلس که بر سر گنبد نصب کنند. (غیاث اللغات و آنندراج از فردوس اللغات)
اسم النوع است مصدر عقم را، نگار. (ازاقرب الموارد) ، نوعی از رنگ و نگار، ورنگ. (منتهی الارب). گلیم سرخ، و گویند هر لباس سرخ رنگ. (از اقرب الموارد). عقمه. و رجوع به عقمه شود
اسم النوع است مصدر عقم را، نگار. (ازاقرب الموارد) ، نوعی از رنگ و نگار، ورنگ. (منتهی الارب). گلیم سرخ، و گویند هر لباس سرخ رنگ. (از اقرب الموارد). عَقمه. و رجوع به عقمه شود
خوان از برگ خرما که زیر خرمابن پهن کنند تا خرمای رسیده بر آن فتد، خویشاوندی، رشته گوش ماهی، پیه خرما چمن انگلیسی از گیاهان ملازم راهی گردیدن، براستی و میانه راه رفتن، راه (راست)، جمع سموت، روش نیکو، قصد آهنگ، صورت هیئت، طرف جانب: سمت راست. گیاهی است از تیره گندمیان چمن انگلیسی نسیل
خوان از برگ خرما که زیر خرمابن پهن کنند تا خرمای رسیده بر آن فتد، خویشاوندی، رشته گوش ماهی، پیه خرما چمن انگلیسی از گیاهان ملازم راهی گردیدن، براستی و میانه راه رفتن، راه (راست)، جمع سموت، روش نیکو، قصد آهنگ، صورت هیئت، طرف جانب: سمت راست. گیاهی است از تیره گندمیان چمن انگلیسی نسیل
کفایت ضمانت، نتیجه ای که از تعهد حاصل شود، عهد پیمان ضمان زینهار یا اهل ذمه اهل کتاب از زردشتیان جهودان و ترسایان که در سرزمین مسلمانان زندگی کنند (با شروط ذمه)، پر آب، کم آب از واژگان دو پهلو پیمان زینهار، پایندانی، پذرفتاری
کفایت ضمانت، نتیجه ای که از تعهد حاصل شود، عهد پیمان ضمان زینهار یا اهل ذمه اهل کتاب از زردشتیان جهودان و ترسایان که در سرزمین مسلمانان زندگی کنند (با شروط ذمه)، پر آب، کم آب از واژگان دو پهلو پیمان زینهار، پایندانی، پذرفتاری
بوی، بویه بوی خوش، بوییدن، اندک یکبار بوییدن، بوی خوش، مطلق بوی، مقدار اندک کم، گرفتگی گل شمع و چراغ یا گل گیر. یا شمه ای. اندکی: باری وزیر از شمایل او در حضرت ملک همی گفت... (گلستان)، اولین شیری که از گاو و گوسفند پس از زاییدن دوشند آغوز، سر شیر
بوی، بویه بوی خوش، بوییدن، اندک یکبار بوییدن، بوی خوش، مطلق بوی، مقدار اندک کم، گرفتگی گل شمع و چراغ یا گل گیر. یا شمه ای. اندکی: باری وزیر از شمایل او در حضرت ملک همی گفت... (گلستان)، اولین شیری که از گاو و گوسفند پس از زاییدن دوشند آغوز، سر شیر