جدول جو
جدول جو

معنی قلاقلی - جستجوی لغت در جدول جو

قلاقلی
جای شلوغ، نشستن چند نفر به طور فشرده در مکان یا محوطه ای
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از قاقلی
تصویر قاقلی
گیاهی شورمزه شبیه اشنان که در صابون سازی به کار می رود
فرهنگ فارسی عمید
(قَ)
فاخته را نامند، و یا طایری است مشابه آن. (فهرست مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا
(قِ قِ)
مدور و خرد.
- کوفته قلقلی، کوفتۀ خرد چند گردکانی که بیشتر از گوشت ونخودچی یا برنج کوفته کنند، و گاه نیز از گوشت تنها
لغت نامه دهخدا
(قَ قُ رُ)
دهی است از دهستان سلطان آباد بخش حومه شهرستان سبزوار. موقع جغرافیایی آن دامنه و معتدل است و سکنۀ آن 329 تن است. آب آن از قنات و محصول آن غلات، پنبه، میوه جات، تریاک و شغل اهالی زراعت است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
قلیمیا است. (فهرست مخزن الادویه). رجوع به قلیمیا شود
لغت نامه دهخدا
(قُلْ لا / قُ)
گیاهی است همچو اشنان شورمزه که شتر بچرد آن را. مدرّ بول و شیر است و از خوردن آن آب زرد روان گردد. (منتهی الارب) (آنندراج). و آن را به عربی قلام و به ترکی و فارسی شور نامند. نباتی است شبیه به اشنان و اسفند و رطوبت او بیشتراز اشنان و سبزتر از آن و طعم او شور و با تلخی و شتر به خوردن آن راغب و موافق مزاج او است. در دوم گرم و خشک و قلیل الغذا و آب او بقدر یک وقیه تا نیم رطل با آب مویز و شکر سرخ و مسهل زرداب و مدر بول و حیض و مفتح سدد و جهت ضعف معده و ترهل و درد کمر نافعو تازۀ او مدر شیر و محرک و مقوی باه است. (تحفۀ حکیم مؤمن). رستنی باشد مانند اشنان و در طعم آن شوری هست و گویند مانند کشوث است در فعل و طبیعت وی گرم و خشک باشد و ضعف جگر را نافع است و آن را به عربی رجل الفروج خوانند. (برهان). کاکل. (مهذب الاسماء)
لغت نامه دهخدا
(قُ)
منسوب به قاقله.
- عود قاقلی، قسمی از عود بخور است. جنسی ازعود که از صنفی بهتر است و از قماری پست تر. رجوع به ترجمه فارسی ابن بطوطه ص 645، 654، 655، 656 شود
لغت نامه دهخدا
(قِ قَ)
نام درخت انار صحرایی است، و آن را قلقلان هم میگویند و به عربی رمان البری است. (برهان)
لغت نامه دهخدا
(قُ قِ)
یاری گر و شتابکار. (منتهی الارب). المعوان السریعالتحرک. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
تصویری از نواقلی
تصویر نواقلی
منسوب به نواقل. یا اداره نواقلی اداره طرق اداره راه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قلانسی
تصویر قلانسی
دستادوز دستافروش منسوب به قلانس کلاهدوز کلاه فروش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قراقچی
تصویر قراقچی
مامور قرق و خلوت ساختن راه یا محلی قرقچی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اواقلی
تصویر اواقلی
ترکی برده غلام معمولی (ساده) که در خدمت شاهان صفویه بود
فرهنگ لغت هوشیار
پیشتازی راهدانی عمل و شغل قلاوز، راهبری دلالت راه: لشکر تاتار بی تامل بقلاوزی طاغیان شیروانی از آب گذشته، مستحفظی اردو قراولی، جاسوسی خبر گیری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قلاقل
تصویر قلاقل
قلال اندک قلقلان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قلقلی
تصویر قلقلی
کوفته قلقلی، مدور و خرد
فرهنگ لغت هوشیار
قبطی تازی گشته شور گیا گیاهی است از تیره بادنجانیان که مانند اشنیان خاکستر حاصل از سوخته اش در صابون سازی بکار می رود و در تداول عامه آن را شوره نامند علف شوره شور رجل الفروج رجل الفلوس. شورگیاه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قلقلی
تصویر قلقلی
((قِ قِ))
گرد، مدور (به زبان کودکان)
فرهنگ فارسی معین
تصویری از قلانسی
تصویر قلانسی
((قَ))
منسوب به قلانس، کلاه دوز، کلاه فروش
فرهنگ فارسی معین
تصویری از قلقلکی
تصویر قلقلکی
Ticklishness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از قلقلکی
تصویر قلقلکی
chatouillement
دیکشنری فارسی به فرانسوی
دره ای در منطقه هزارجریب واقع در منطقه ی بهشهر، قلقلک
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از قلقلکی
تصویر قلقلکی
cócegas
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از قلقلکی
تصویر قلقلکی
Kitzligkeit
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از قلقلکی
تصویر قلقلکی
łaskotliwość
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از قلقلکی
تصویر قلقلکی
щекотливость
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از قلقلکی
تصویر قلقلکی
лоскотливість
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از قلقلکی
تصویر قلقلکی
cosquilleo
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از قلقلکی
تصویر قلقلکی
solletico
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از قلقلکی
تصویر قلقلکی
kieteligheid
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از قلقلکی
تصویر قلقلکی
गुदगुदाहट
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از قلقلکی
تصویر قلقلکی
kegelitikan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از قلقلکی
تصویر قلقلکی
간지러움
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از قلقلکی
تصویر قلقلکی
דְגדוּגִיוּת
دیکشنری فارسی به عبری