جدول جو
جدول جو

معنی قلانسی

قلانسی((قَ))
منسوب به قلانس، کلاه دوز، کلاه فروش
تصویری از قلانسی
تصویر قلانسی
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با قلانسی

قلانسی

قلانسی
دستادوز دستافروش منسوب به قلانس کلاهدوز کلاه فروش
قلانسی
فرهنگ لغت هوشیار

قلانیس

قلانیس
جَمعِ واژۀ قلنسوه. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). رجوع به قلنسوه شود
لغت نامه دهخدا

قلانس

قلانس
جمع قلنسوه، دستاها بنگرید در کشتی ساز در کشتی سازی جمع قلنسوه کلاهها
فرهنگ لغت هوشیار

قلانس

قلانس
جَمعِ واژۀ قلنسوه. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). رجوع به قلنسوه شود
لغت نامه دهخدا

قلاسی

قلاسی
جَمعِ واژۀ قلنسوه. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). رجوع به قلنسوه شود
لغت نامه دهخدا

عقلانی

عقلانی
عقلائی در فارسی: هو زندیک بخردانه منسوب به عقل: قوه عقلانی
عقلانی
فرهنگ لغت هوشیار

قالوسی

قالوسی
غالوسی چالوسی نوایی در خنیای باستانی ایران منسوب به قالوس، نوایی است از موسیقی قدم: بزند نار و بر سر و سهی سرو سهی بزندبلبل بر تارک گل قاموسی
فرهنگ لغت هوشیار