جدول جو
جدول جو

معنی قضایی - جستجوی لغت در جدول جو

قضایی
مربوط به قضا
تصویری از قضایی
تصویر قضایی
فرهنگ فارسی عمید
قضایی((قَ))
منسوب به قضا، مربوط به داوری و قضاوت
تصویری از قضایی
تصویر قضایی
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از قضایا
تصویر قضایا
قضیه ها، خبرها، حکم ها، فرمان ها، جملات یا کلامی که معنی آن تمام باشد و بتوان درباره های آن حکم کرد، در علم منطق گفتاری که احتمال صدق و کذب داشته باشد، جمع واژۀ قضیه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قرایی
تصویر قرایی
زهد ورزیدن، برای مثال فتادم در میان دردنوشان / نهادم زهد و قرایی به در باز (عطار۵ - ۳۳۳)، ای برآورده سر کبر از گریبان نفاق / نه به رعناییت یار و نه به قرایی قرین (سنائی۲ - ۲۸۳)
فرهنگ فارسی عمید
(قُ یی ی)
نسبت است به قبا و آن موضعی است به مدینه. (الانساب سمعانی). رجوع به قبا شود
لغت نامه دهخدا
(فَ)
از همدان است. شخصی سلیم النفس و صادق القول بود و نسبت به حقیر (صادقی کتابدار) سمت معلمی داشت. شعرش هموار و آبدار است و این ابیات از اوست:
عاشقان را ذوق از معنی است نی صورت ز دوست
صورت شیرین بچشم کوهکن گو سنگ باش.
بار غم از دل مجنون که تواند برداشت
ناقۀ لیلی اگر روی به هامون نکند.
(از مجمع الخواص تألیف صادقی کتابدار از ترجمه خیام پور ص 247).
فضایی از شعرای زمان شاه عباس صفوی است
لغت نامه دهخدا
(فَ)
فضائی. منسوب به فضا.
- هندسۀ فضایی، قسمتی ازعلم هندسه که درباره اجسام بحث میکند و موضوع آن مطالعۀ چیزی است که قسمتی از فضا را اشغال کند
لغت نامه دهخدا
تصویری از فضایی
تصویر فضایی
اسپاشیک درواییک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قبایی
تصویر قبایی
منسوب به قبا از مردم قبا قباوی
فرهنگ لغت هوشیار
از ریشه پارسی کادیکیک داستانیک دادگذاری منسوب به قضا مربوط به داوری و قضاوت: امور قضائی
فرهنگ لغت هوشیار
جمع قضیه، نهاده ها فرمان ها رویدادها پیشامدها جمع اتفاقها حوادث: بعد ازاین قضایا نسبت بامرا ترکمان و تکلو اندکی بی اعتماد شد، قضیه های منطقی: و این نسبتها را مواد قضایا خوانند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قضاییه
تصویر قضاییه
((قَ یِ یا یَ))
مؤنث قضایی
قوه قضاییه: یکی از سه قوه اداره کننده کشور است و آن شامل کلیه دستگاه های دادگستری است
فرهنگ فارسی معین
تصویری از قضایا
تصویر قضایا
((قَ))
جمع قضیه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فضایی
تصویر فضایی
مكانيٌّ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از فضایی
تصویر فضایی
Spatial
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از فضایی
تصویر فضایی
spatial
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از فضایی
تصویر فضایی
空间的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از فضایی
تصویر فضایی
فضائی
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از فضایی
تصویر فضایی
স্থানিক
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از فضایی
تصویر فضایی
พื้นที่
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از فضایی
تصویر فضایی
wa kimazingira
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از فضایی
تصویر فضایی
mekânsal
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از فضایی
تصویر فضایی
空間的
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از فضایی
تصویر فضایی
espacial
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از فضایی
تصویر فضایی
пространственный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از فضایی
تصویر فضایی
공간의
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از فضایی
تصویر فضایی
spasial
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از فضایی
تصویر فضایی
स्थानिक
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از فضایی
تصویر فضایی
ruimtelijk
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از فضایی
تصویر فضایی
spaziale
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از فضایی
تصویر فضایی
espacial
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از فضایی
تصویر فضایی
просторовий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از فضایی
تصویر فضایی
przestrzenny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از فضایی
تصویر فضایی
räumlich
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از فضایی
تصویر فضایی
מרחבי
دیکشنری فارسی به عبری