پنبۀ دیرینه، یا درخت کهنۀ آن. (اقرب الموارد) (منتهی الارب) ، ضعیف و سریعالانکسار و زودشکن: رجل قصیم، ضعیف سریعالانکسار. (اقرب الموارد) ، جمع واژۀ قصیمه. (اقرب الموارد) (منتهی الارب). رجوع به قصیمه شود
پنبۀ دیرینه، یا درخت کهنۀ آن. (اقرب الموارد) (منتهی الارب) ، ضعیف و سریعالانکسار و زودشکن: رجل قصیم، ضعیف سریعالانکسار. (اقرب الموارد) ، جَمعِ واژۀ قَصیمه. (اقرب الموارد) (منتهی الارب). رجوع به قصیمه شود
مغزپز، خشکه گوشت، چوبدستی، کوهان فربه درشتر، نیزه شکسته، چغامه از راه چغانه ای توبی ساز وز وزن چغامه ای توبی راه (شهید) نیزه شکسته، قصیده، شعر پاکیزه و نیکو، گوشت خشک، استخوان با مغز
مغزپز، خشکه گوشت، چوبدستی، کوهان فربه درشتر، نیزه شکسته، چغامه از راه چغانه ای توبی ساز وز وزن چغامه ای توبی راه (شهید) نیزه شکسته، قصیده، شعر پاکیزه و نیکو، گوشت خشک، استخوان با مغز
بخش کننده، خوبروی مرد، نیمه نیمه چیزی، بخشیاب، بهر بخش بخش کننده تقسیم کننده، بخش بخش کننده مقسوم علیه بخشیاب، شریک هم بخش، قسمتی از چیز قسمت شده بهره بخش، صاحب جمال جمیل
بخش کننده، خوبروی مرد، نیمه نیمه چیزی، بخشیاب، بهر بخش بخش کننده تقسیم کننده، بخش بخش کننده مقسوم علیه بخشیاب، شریک هم بخش، قسمتی از چیز قسمت شده بهره بخش، صاحب جمال جمیل