جدول جو
جدول جو

معنی قرواح - جستجوی لغت در جدول جو

قرواح
ماده شتر درازپا، خرمابن دراز، آفتاب رو، زمین کاشت
تصویری از قرواح
تصویر قرواح
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ارواح
تصویر ارواح
جمع روح
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قروان
تصویر قروان
میان پشت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قروال
تصویر قروال
مرجان بسد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قرواط
تصویر قرواط
کشتی کلک چاله
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قرواء
تصویر قرواء
خوی (عاده)، ماده شتر دراز کوهان، کون
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قرداح
تصویر قرداح
زینه گر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارواح
تصویر ارواح
((اَ))
جمع ریح، بادها
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ارواح
تصویر ارواح
((اَ))
جمع روح، روح ها، روان ها
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ارواح
تصویر ارواح
روح ها، آسایش ها، نشاط و سرزندگی ها، روح ها، جان ها، روان ها، وحی ها، جمع واژۀ روح
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رواح
تصویر رواح
شبانگاه آمدن یا رفتن به جائی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قروح
تصویر قروح
قرح ها، قرحه ها، جمع واژۀ قرح
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رواح
تصویر رواح
شبانگاه، سر شب، اول شب، از وقت زوال تا شب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قراح
تصویر قراح
آب خالص و پاکیزه، زمینی که در آن آب و درخت نباشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قراح
تصویر قراح
آب صاف پاکیزه بی آمیختگی چیزی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قروح
تصویر قروح
جمع قرح، زخم ها جمع قرح ریشها زخمها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رواح
تصویر رواح
((رَ))
اول شب، شبانگاه شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از قروح
تصویر قروح
((قُ))
جمع قرح، ریش ها، زخم ها
فرهنگ فارسی معین
تصویری از قراح
تصویر قراح
((قَ))
آب صاف پاکیزه که چیزی با وی نیامیخته باشد، زمین بی آب و گیاه
فرهنگ فارسی معین