معنی رواح
رواح
((رَ))
اول شب، شبانگاه شدن
تصویر رواح
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با رواح
رواح
رواح
شبانگاه آمدن یا رفتن به جائی
فرهنگ لغت هوشیار
رواح
رواح
شبانگاه، سر شب، اول شب، از وقت زوال تا شب
فرهنگ فارسی عمید
رواح
رواح
اسم موضعی است. (معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
روان
روان
جاری، روح
فرهنگ واژه فارسی سره
رواگ
رواگ
رواج، روا
فرهنگ واژه فارسی سره
ارواح
ارواح
جمع روح
فرهنگ لغت هوشیار
روال
روال
روش
فرهنگ واژه فارسی سره
رواج
رواج
رواگ
فرهنگ واژه فارسی سره
بواح
بواح
ظاهر و آشکار
فرهنگ لغت هوشیار