- قرزم
- قلزم بنگرید به قلزم
معنی قرزم - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بدسرایی
خوار و فرومایه، حقیر و لئیم
جنگ، کارزار
نان خشک
آتش، آنچه از سوختن چوب یا زغال یا چیز دیگر به وجود می آید و دارای روشنی و حرارت است، نار، انیسه، وراغ، برزین، تش، اخگر، آذر، مخ
شعلۀ آتش
گرمی آتش
شعلۀ آتش
گرمی آتش
رنگ سرخ، در علم زیست شناسی قرمزدانه
دریا، حجم بسیار از آب که قسمت وسیعی از زمین را فراگرفته قابل کشتیرانی بوده و به اقیانوس راه داشته باشد، بحر، ژو، زو، راموز، یم، داما
قلزم نگون: کنایه از آسمان در اصل نام دریای سرخ است
قلزم نگون: کنایه از آسمان در اصل نام دریای سرخ است
تیمر از گیاهان، جمع قرمه، کناره ها کناره پاره ها کناره بریده ها پرده نازک تیمر
رنگی است که از آب فشرده نوعی از کرم که در بیشه ها باشد سازند، رنگ سرخ
قرطمان دوسر از گیاهان کاجیره. یا قرطم بری. کاجیره صحرایی. یا قرطم هندی. نیلوفر پیچ هندی
پوست انار درپوست پیرایی به کارمی رود
مشتی یک مشت
کنده موزه داران، تبنگ کفش تبنگ کفشگران (تبنگ قالب)
گول: زن
سراینده بد
فرومایه و ناکس
شعله آتش
ناز، کرشمه
vermelho
красный
czerwony
червоний
rouge