جدول جو
جدول جو

معنی قردحه - جستجوی لغت در جدول جو

قردحه
زینه گری بازسازی جنگ افزار، سیب آدم، رام گشتن خوارشدن
تصویری از قردحه
تصویر قردحه
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از دردحه
تصویر دردحه
سرو ته یکی: زن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قادحه
تصویر قادحه
کرم دندان، کرم چوب خوره
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قریحه
تصویر قریحه
استعداد، ادراک و قدرت طبیعی در آفرینش و درک آثار هنری، طبع و ذوق طبیعی در سرودن شعر و نویسندگی، اول هر چیز
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قادحه
تصویر قادحه
کرم چوب چوبخوار، کرم دندان مونث قادح
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قردوحه
تصویر قردوحه
مهره گلو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قردعه
تصویر قردعه
گردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قردسه
تصویر قردسه
درشتی سختی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قریحه
تصویر قریحه
ذوق، طبع
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قریحه
تصویر قریحه
((قَ حَ یا حِ))
طبع، ذوق
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ردحه
تصویر ردحه
پرده چادر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قرحه
تصویر قرحه
زخم، ریش، جراحت، در پزشکی آبله
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قرده
تصویر قرده
بوزینۀ ماده، نوعی میمون کوچک دم دار با ران های بی مو و سرخ رنگ که در آسیا و افریقا زیست می کند، انتر، بوزنه، بوزنینه، پوزینه، پهنانه، مهنانه، کبی، کپی، گپی، قرد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قرده
تصویر قرده
کپی ماده ماده کپی یکی قرد بوزینه، جمع قرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قردح
تصویر قردح
کپی فربه چادر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قرحه
تصویر قرحه
زخم چرکین ریش آغاززمستان، مهتر بزرگ یاران یک قرح زخم ریش، آبله
فرهنگ لغت هوشیار