جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با قرحه

قرحه

قرحه
زخم چرکین ریش آغاززمستان، مهتر بزرگ یاران یک قرح زخم ریش، آبله
قرحه
فرهنگ لغت هوشیار

قرحه

قرحه
ریش. ج، قروح. تفرق اتصالی که ریم کند. (ذخیرۀ خوارزمشاهی)
لغت نامه دهخدا