معنی قرحه
قرحه
(قُ حَ)
ریش. ج، قروح. تفرق اتصالی که ریم کند. (ذخیرۀ خوارزمشاهی)
لغت نامه دهخدا
⚡ جستجوی واژه " قرحه " در سایر فرهنگهای لغت و دائره المعارفهای جدول جو ...