- قاقلی
- گیاهی شورمزه شبیه اشنان که در صابون سازی به کار می رود
معنی قاقلی - جستجوی لغت در جدول جو
- قاقلی
- قبطی تازی گشته شور گیا گیاهی است از تیره بادنجانیان که مانند اشنیان خاکستر حاصل از سوخته اش در صابون سازی بکار می رود و در تداول عامه آن را شوره نامند علف شوره شور رجل الفروج رجل الفلوس. شورگیاه
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
باقلا
باقلا، دانه ای خوراکی و کمی بزرگ تر از لوبیا که درون غلاف سبزی جا دارد، کوسک، کالوسک
منسوب به قاقم
لاچی الاچی سایه پر ورد در برخی از واژه نامه ها قاقله را هل یا هیل دانسته اند در برهان این دانه گیاهی همگون با هل است ولی بزرگ تر از آن هل. یا قاقله صغار. هل معمولی. یا قاقله کبار. هل سیلانی
کوفته قلقلی، مدور و خرد
هل، درختی کوتاه با گل های ریز سفید شبیه گل باقلا که بیشتر در هندوستان به ثمر می رسد و از سه سالگی به بار می نشیند، میوۀ این درخت که کوچک صنوبری و به اندازۀ بند انگشت با پوست تیره رنگ و دانه های خوش بو که برای خوش بو ساختن برخی از خوراکی ها به کار می رود، هال، خیربوا، هیل، لاچی، شوشمیر
ترکی پسر بچه پسرک ریتک
زیرانداز بزرگ پرزدار بافته شده با نخ، پشم یا الیاف دیگر به رنگ ها و نقش های مختلف
از ریشه پارسی کاکی نان کاکی منسوب به قاق: نان قاقی
قسمی گلیم پرزدار منقش گرانبها که قالی نیز گویند، و نیز قالی بافی از صنایع بسیار قدیم ایران است
فرش بزرگ