هل، درختی کوتاه با گل های ریز سفید شبیه گل باقلا که بیشتر در هندوستان به ثمر می رسد و از سه سالگی به بار می نشیند، میوۀ این درخت که کوچک صنوبری و به اندازۀ بند انگشت با پوست تیره رنگ و دانه های خوش بو که برای خوش بو ساختن برخی از خوراکی ها به کار می رود، هال، خیربوا، هیل، لاچی، شوشمیر
لاچی الاچی سایه پر ورد در برخی از واژه نامه ها قاقله را هل یا هیل دانسته اند در برهان این دانه گیاهی همگون با هل است ولی بزرگ تر از آن هل. یا قاقله صغار. هل معمولی. یا قاقله کبار. هل سیلانی
به یونانی قطیداوس و به سریانی شرفیون و شوشما و به فرنگی کرده موم و به فارسی هیل و به عربی هال و به هندی الایچی نامند، و آن از جملۀ افادیۀ عطریه است و ثمری است هندی و دو نوع میباشد کبیرو صغیر، کبیر را قاقلۀ کبار نامند و صغیر را قاقله صغار. (مخزن الادویه). و آن بار درختی است که از آن نانخورش سازند و آن را سایه پرورد هم میگویند و بعضی گویند چیزی است مانند تخم سپندان، دور غلات میباشد. (آنندراج). رجوع به قاقلۀ صغار و قاقلۀ کبار شود رجوع به قاقله شود
نام شهری بپادشاهی جاوه و عود. قاقلی منسوب بدان جا است و فیل در آنجا بسیارباشد و عود قاقلی را در آنجا بجای هیمه سوزند و با تجار یک فیل بار آن به جامه ای مبادله کنند و جامه ای از پنبه در قاقله گرانتر از جامۀ ابریشمی است. رجوع به ترجمه فارسی ابن بطوطه ص 654 و 655 و 656 شود