فیروزی. پیروزی. فیروز شدن. پیروز گشتن. فرخ فالی: به فرخ فالی و فیروزمندی سخن را دادم از دولت بلندی. نظامی. سپه را که فیروزمندی رسد ز یاری ّ یکدل بلندی رسد. نظامی. ببینیم کز ما بلندی که راست در این کار فیروزمندی که راست. نظامی
فیروزی. پیروزی. فیروز شدن. پیروز گشتن. فرخ فالی: به فرخ فالی و فیروزمندی سخن را دادم از دولت بلندی. نظامی. سپه را که فیروزمندی رسد ز یاری ّ یکدل بلندی رسد. نظامی. ببینیم کز ما بلندی که راست در این کار فیروزمندی که راست. نظامی
فیروز. پیروز. پیروزمند. (یادداشت مؤلف). در این کلمه لفظ ’مند’ زاید است، و بعضی محققان نوشته اند که زاید نیست و الحاق پساوند مزبورافادۀ معنی مصدری می کند و فیروزمند به معنی فیروزی است. (از انجمن آرا). اما در هیچ یک از شواهد موجود این ترکیب به معنی مصدری به کار نرفته است و استعمال پساوند مورد بحث با صفت صحیح نیست و گویا جز نظامی گنجوی کسی این ترکیب را به کار نبرده است: که بر هرچه شاید گشادن ز بند دل و رای شه باد فیروزمند. نظامی. کنون داد گر هست فیروزمند از اینگونه بیداد تا چند چند. نظامی. ز لشکرگه شاه فیروزمند غریوی برآمد به چرخ بلند. نظامی. چو دیدم که بر تخت فیروزمند به سرسبزی بخت شد سربلند. نظامی. به چندین نشانهای فیروزمند بداندیش را چون نیاید گزند؟ نظامی. چو از تاج او شد فلک سربلند سرش باد از آن تاج فیروزمند. نظامی. رجوع به فیروزمندی شود
فیروز. پیروز. پیروزمند. (یادداشت مؤلف). در این کلمه لفظ ’مند’ زاید است، و بعضی محققان نوشته اند که زاید نیست و الحاق پساوند مزبورافادۀ معنی مصدری می کند و فیروزمند به معنی فیروزی است. (از انجمن آرا). اما در هیچ یک از شواهد موجود این ترکیب به معنی مصدری به کار نرفته است و استعمال پساوند مورد بحث با صفت صحیح نیست و گویا جز نظامی گنجوی کسی این ترکیب را به کار نبرده است: که بر هرچه شاید گشادن ز بند دل و رای شه باد فیروزمند. نظامی. کنون داد گر هست فیروزمند از اینگونه بیداد تا چند چند. نظامی. ز لشکرگه شاه فیروزمند غریوی برآمد به چرخ بلند. نظامی. چو دیدم که بر تخت فیروزمند به سرسبزی بخت شد سربلند. نظامی. به چندین نشانهای فیروزمند بداندیش را چون نیاید گزند؟ نظامی. چو از تاج او شد فلک سربلند سرش باد از آن تاج فیروزمند. نظامی. رجوع به فیروزمندی شود
دهی است از دهستان رودپی بخش مرکزی شهرستان ساری که دارای 400 تن سکنه است. آب آن از چشمۀ عالیواک و محصول عمده اش برنج، غله، صیفی، کنف و کنجد است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3). فیروزقند
دهی است از دهستان رودپی بخش مرکزی شهرستان ساری که دارای 400 تن سکنه است. آب آن از چشمۀ عالیواک و محصول عمده اش برنج، غله، صیفی، کنف و کنجد است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3). فیروزقند