معنی پیروزمند - فرهنگ فارسی عمید
معنی پیروزمند
- پیروزمند
- پیروزی یافته، به پیروزی رسیده، مظفر، پیروزور، کامیاب
تصویر پیروزمند
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با پیروزمند
پیروزمند
- پیروزمند
- با پیروزیمظفرمنصور فاتح فیروزمند، بمراد رسیده کامیاب: بنوعی دلم گشت پیروز مند کزان گونه دیوی در آمد ببند. (نظامی)
فرهنگ لغت هوشیار