جدول جو
جدول جو

معنی فکلی - جستجوی لغت در جدول جو

فکلی
(فُ کُ)
آنکه فکل دارد. (یادداشت مؤلف). کسی که بشیوۀ اروپائیان لباس می پوشد. فرنگی مآب. شیک پوش، نامی است که متدینین متعصب دورۀ ناصرالدینشاه به متجددین داده اند. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
فکلی
ژیگولو، کراواتی
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از فلکی
تصویر فلکی
مربوط به فلک، سماوی، منجم، ستاره شناس
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فعلی
تصویر فعلی
کنونی، در دستور زبان علوم ادبی دارای فعل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ثکلی
تصویر ثکلی
زنی که فرزند خود را از دست داده باشد، زن فرزندمرده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بکلی
تصویر بکلی
تمام و کمال، کلاً، تماماً
فرهنگ لغت هوشیار
به گونه ای که در فارسی به کار برند شگونی، اختری پیشگوی کندا قالی به آرش گوشت مغاکچه سرین پارسی است
فرهنگ لغت هوشیار
در تازی نیامده اندیشه مند در خود فرو رفته، مینیتیک سگالی مربوط به فکر متعلق به اندیشه: هیچ همی نماید ترا که نامی و حسی و فکری هر یک نفسی است جدا، متفکر اندیشه مند: حالت هر روز را نداری فکری و پژمرده هستی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فلکی
تصویر فلکی
آسمانی، سماوی
فرهنگ لغت هوشیار
امدی هنگامی منسوب به فصل مربوط به فصل، تاریخی است از سال شمسی که به فصل تعلق دارد اما ماخذ آن تاریخ هجری قمری است. تفصیل این اجمال بدین منوال است که در عهد جلال الدین اکبر پادشاه هند در دفاتر تحصیل خراج هندوستان طرز جدید سیاق میرزایان ایرانی قرار یافت به جهت جمعیت اسلام. تاریخ سنبت بکر ماجیت که در دفاتر هند از قدیم معمول بود مندرج ساختند لیکن چون مدار تحصیل خراج بر فصول شمسی است لهذا تفاوت بسیار پیدا شد، در آن تاریخ که سال هجری قمری 971 بود و اتفاقا در آن ایام مبدا سال هجری که غره محرم باشد با ابتدای فصل پاییز و قرب زمان درجه اعتدال شب و روز که نزد هندوان یازدهم سنبله است - مطابق افتاد. از آن وقت سنین هجری را بدان قدر که گذشته بود فصلی نام نهاده آغاز سال از تحویل آفتاب به سنبله که تقریبا ابتدای ماه کورا و شروع هنگام درودن زراعت فصل پاییز باشد مقرر ساختند. چون سال تاریخ هجری که قمری بود در دفاتر تحصیل خراج به سبب تعلق فصل سال شمسی منتقل گردید و در دیگر مقدمات سال تاریخ هجری به دوازده ماه قمری به دستور سابق باقی ماند پس به مقابله تعداد ایام هر دو تاریخ در مدت دو سال و هشت ماه و شانزده روز چهار گهری زیادت یک ماه در شهور قمری پیدا گشت زیرا که سال شمسی 365 روز و ربع روز است و درینجا مراد از روز مجموع روز و شب است که شصت گهر باشد، پس سال قمری کوتاهتر است از سال شمسی به 10 روز و 53 گهری و 9 پل. بعد از انقضای مدت صد سال فصلی شمسی زیادت سه سال و چند روز بر سال هجری قمری پدید آید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فعلی
تصویر فعلی
پویه ای، کنونی منسوب به فعل مربوط به فعل، کنونی: کارهای فعلی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فضلی
تصویر فضلی
فزونی فرجادی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فیلی
تصویر فیلی
((فِ لَ))
منسوب به فیل، آنچه که به فیل مربوط است، رنگ خاکستری با ته رنگ آبی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فعلی
تصویر فعلی
((فِ عْ))
منسوب به فعل، کنونی، مربوط به حال
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فلکی
تصویر فلکی
((فَ لَ))
منسوب به فلک، آسمانی، عالم علم فلک، منجم، ستاره شمار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فکری
تصویر فکری
((فِ کْ))
اهل فکر، اندیشمند، اندوهگین
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ثکلی
تصویر ثکلی
((ثَ لا))
زن فرزند مرده، بچه کم کرده، جمع ثکالی، زن عزیز مرده، زن گم کرده دوست
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بکلی
تصویر بکلی
((بِ کُ لّ))
کلاً، تماماً
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فعلی
تصویر فعلی
کنونی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از فکری
تصویر فکری
Intellectual, Platonic
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از فصلی
تصویر فصلی
Quarterly, Seasonable, Seasonal
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از فکری
تصویر فکری
intellectuel, platonique
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از فصلی
تصویر فصلی
trimestriellement, saisonnier
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از فکری
تصویر فکری
интеллектуальный , платонический
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از فصلی
تصویر فصلی
ежеквартально , сезонный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از فکری
تصویر فکری
intelectual, platônico
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از فصلی
تصویر فصلی
vierteljährlich, saisonal
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از فکری
تصویر فکری
intelektualny, platoński
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از فصلی
تصویر فصلی
kwartalnie, sezonowy
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از فکری
تصویر فکری
інтелектуальний , платонічний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از فصلی
تصویر فصلی
щоквартально , сезонний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از فکری
تصویر فکری
intelectual, platónico
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از فصلی
تصویر فصلی
trimestralmente, estacional
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از فصلی
تصویر فصلی
trimestralmente, sazonal
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از فکری
تصویر فکری
intellektuell, platonisch
دیکشنری فارسی به آلمانی