جدول جو
جدول جو

معنی فژگن - جستجوی لغت در جدول جو

فژگن
فژاگن، چرکین، چرک آلود، پلید
تصویری از فژگن
تصویر فژگن
فرهنگ فارسی عمید
فژگن
چرکین چرک آلود پلید پلشت
تصویری از فژگن
تصویر فژگن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از فژاگن
تصویر فژاگن
چرکین، چرک آلود، پلید، برای مثال فژاگن نیم سالخورده نیم / ابر جفت بیدادکرده نیم (ابوشکور - شاعران بی دیوان - ۱۰۴)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آژگن
تصویر آژگن
در مشبکی که از پشت آن درون خانه دیده شود، در مشبک که از چوب یا نی درست کنند و مانع دیدن داخل خانه نباشد، غلبکن، غلبکین، غلبه کن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ژفگن
تصویر ژفگن
چرک آلود، قی آلود، ویژگی چشمی که در گوشۀ آن ژفک جمع شده باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آژگن
تصویر آژگن
در مشبک وسوراخ سوراخ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ژفگن
تصویر ژفگن
قی آلود، چرک آلود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فژاگن
تصویر فژاگن
چرکین چرک آلود پلید پلشت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آژگن
تصویر آژگن
((گِ))
در مشبک، در سوراخ سوراخ
فرهنگ فارسی معین