جدول جو
جدول جو

معنی فژگند

فژگند
(فَ گَ)
فژغند. چرک آلود. پلید. چرکن. (برهان). فژاکن. فژاگن. فژغند. فژگنده. رجوع به این کلمات شود
لغت نامه دهخدا