معنی فژاگن فژاگن چرکین، چرک آلود، پلید، برای مثال فژاگن نیم سالخورده نیم / ابر جفت بیدادکرده نیم (ابوشکور - شاعران بی دیوان - ۱۰۴) تصویر فژاگن فرهنگ فارسی عمید