- فوژان (دخترانه)
- بانگ بزرگ، فریاد عظیم
معنی فوژان - جستجوی لغت در جدول جو
- فوژان
- بانگ بلند، نعره، فریاد
- فوژان
- فریاد، نعره، صدای بلند
- فوژان
- نعره، فریاد
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
فوژان، بانگ بلند، نعره، فریاد
ویژگی چشم زیبا و پرکرشمه، چشم خواب آلود، موجان برای مثال دو چشم موژان بودیش خوب و خواب آلود / بماند خواب و شد آن نرگسش که موژان بود (عماره - شاعران بی دیوان - ۳۵۵)
بیرون آمدن آب یا مایعی از جایی با فشار، جوشش، جهیدن
فقاع، شرابی که از مویز، جو یا برنج گرفته می شد، آب جو
جوشیدن دیگ و چشمه و جز آن
دمیدن بوی خوش، جوشیدن دیگ، جوشیدن خون
فقاع. یا سر گشادن فوگان. پراکندن قطرات با فشار باطراف همچون پراکندن قطرات فقاع: می بارد از دهانت خذوایدون گویی که سر گشادند فوگان را
موجان
نعره، فریاد، بانگ بلند
Eruption, Gushing
erupção, jorrando
извержение , струящийся
Ausbruch, sprudelnd
erupcja, tryskający
виверження , що випливає
erupción, arrollador
éruption, jaillissant
eruzione, zampillante
uitbarsting, spuitend
ज्वालामुखी विस्फोट , बहने वाला
letusan, mengalir
ثوارٌ , فيّاضٌ
분출 , 솟구치는
התפרצות , שוטף
爆发 , 涌出的
噴火 , 噴出する