جدول جو
جدول جو

معنی موژان

موژان
ویژگی چشم زیبا و پرکرشمه، چشم خواب آلود، موجان برای مثال دو چشم موژان بودیش خوب و خواب آلود / بماند خواب و شد آن نرگسش که موژان بود (عماره - شاعران بی دیوان - ۳۵۵)
تصویری از موژان
تصویر موژان
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با موژان

موژان

موژان
نرگس نیم شکفته، (ناظم الاطباء) (از برهان)، نرگس شکفته و به صورت موجان نیز آمده، (از آنندراج)، نرگس شکفته را گویند، (از فرهنگ اوبهی)، چشم شهلای پرکرشمه، (از فرهنگ جهانگیری) (ناظم الاطباء)، چشم پرکرشمه را گویند که شهلا باشد، (انجمن آرا) (از برهان) (از آنندراج)، چشم نیکو باشد که اندک کرشمه داشته باشد، (فرهنگ اوبهی)، صفتی است از نیکویی برای چشم یار، شهلا، یا مخمور یا چیزی مانند آن که نسخه های متعدد لغت نامۀ اسدی هر یک به نحوی آن را آورده اند هیچ یک درست نیست، موژان، چشم نیکو را گویند که اندک اندک متحرک شود به نظر و حالی دارد از لطافت، (نسخه ای از اسدی)، نرگس را و چشم نیکو را خوانند، (نسخه ای از اسدی)، نرگس شکفته و چشم نیکوان را خوانند، (نسخه ای از اسدی) (یادداشت مؤلف) :
دو چشم موژان بودیش خوب و خواب آلود
بماند خواب و شد آن نرگسش که موژان بود،
عماره (از اسدی)،
خوی گرفته لالۀ سیرابش از تف نبید
خیره گشته نرگس موژانش از خواب و خمار،
فرخی،
، چشم خواب آلوده، شخص خواب آلوده، (ناظم الاطباء) (از برهان)
لغت نامه دهخدا