جدول جو
جدول جو

معنی فورودیس - جستجوی لغت در جدول جو

فورودیس
به رومی ضفدع است. (فهرست مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از هوردیس
تصویر هوردیس
(دخترانه)
زیبا و روشن چون خورشید
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از فردیس
تصویر فردیس
(دخترانه)
بهشت، بوستان، پردیس
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از خوردیس
تصویر خوردیس
(دخترانه)
مانند خورشید، درخشان
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از حوردیس
تصویر حوردیس
(دخترانه)
حور (عربی) + دیس (فارسی) آنکه چون حور زیباست
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از حوردیس
تصویر حوردیس
زیبا مانند حور، برای مثال چه قدر آورد بندۀ حوردیس / که زیر قبا دارد اندام پیس (سعدی۱ - ۱۴۲)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فرودین
تصویر فرودین
فروردین، ماه اول سال خورشیدی پس از اسفند و پیش از اردیبهشت، ماه اول بهار، روز نوزدهم از هر ماه خورشیدی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فرادیس
تصویر فرادیس
فردوس ها، باغ ها، بستان ها، بهشت ها، جمع واژۀ فردوس
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فرودین
تصویر فرودین
زیرین، پایینی، کنایه از زمینی، کنایه از پست تر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فوردین
تصویر فوردین
فروردین، ماه اول سال خورشیدی پس از اسفند و پیش از اردیبهشت، ماه اول بهار، روز نوزدهم از هر ماه خورشیدی
فرهنگ فارسی عمید
مقام رفیعی (در روم قدیم بود که فقط دیکتاتورها و کنسولان و مأموران احصاء بدان نایل می توانستند شد و مقام کورولیس را کرسی خاصی بود که جز اشخاص مزبور کسی بر آن حق جلوس نداشت. (تمدن قدیم تألیف فوستل دوکولانژ ترجمه نصرالله فلسفی)
لغت نامه دهخدا
بسفانج، (فهرست مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا
حورمانند، شبیه حور:
چه قدر آورد بندۀ حوردیس
که زیر قبادارد اندام پیس،
سعدی
لغت نامه دهخدا
به یونانی و به سریانی قرومانا و به عربی شمع نامند. (از فهرست مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا
به یونانی سدر است، (فهرست مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا
(وُ دی یَ / یِ)
حق و پولی که بابت وارد شدن به جایی باید پرداخت: ورودیه برای رفتن به باغ وحش. حق دخول در جایی. مانند انجمن، مدرسه، و غیره. حق الورود. (از فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
به رومی ضفدع است. (فهرست مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا
(فَ / فُو رَ)
فروردین. (یادداشت مؤلف) :
همان تا بیاید مه فوردین
که بفزاید اندر جهان هور دین.
فردوسی.
رجوع به فروردین شود
لغت نامه دهخدا
(فَ)
جمع واژۀ فردوس. (آنندراج) (اقرب الموارد). اصل آن رومی است و معرب شده است. (اقرب الموارد) (معجم البلدان). رجوع به فردوس شود
لغت نامه دهخدا
جایی در دمشق، و فعلاً محله ای است که یکی از دروازه های دمشق بدان منسوب است. (از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(فَ)
بلغت اهل مصر ملخ دریایی است که عربان جرادالبحر گویند. (از برهان). اسم مصری اربیان است. (از تحفۀ حکیم مؤمن). رجوع به فریدس و اربیان شود
لغت نامه دهخدا
در آیی منسوب به ورود آنچه مربوط به ورود و دخول کسان در جایی باشد: امتحانات ورودی در ورودی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فرودی
تصویر فرودی
انحطاط تنزل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ورودیه
تصویر ورودیه
درآیه حق دخول در جایی (انجمن مدرسه و غیره) حق الورود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فریدیس
تصویر فریدیس
مسری ملخ آبی
فرهنگ لغت هوشیار
ماه اول سال شمسی و آن مدت توقف آفتابست در برج حمل و مدت آن را اکنون 31 روز گیرند، نام روز نوزدهم از هر ماه شمسی (فروردین روز)
فرهنگ لغت هوشیار
زیرین پایینی، چوب آستانه در چوب زیرین چهار چوب عتبه. ماه اول سال شمسی و آن مدت توقف آفتابست در برج حمل و مدت آن را اکنون 31 روز گیرند، نام روز نوزدهم از هر ماه شمسی (فروردین روز)
فرهنگ لغت هوشیار
جمع فردوس، از رشته اوستایی پردیسگان بهشت ها باغ های بهشتی باغ بوستان، جمع فرادیس، بهشت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ورودیه
تصویر ورودیه
((وُ یِّ))
حق وجهی که بابت داخل شدن در جایی پرداخت می شود، حق الورود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فوردین
تصویر فوردین
((فَ وَ))
اولین ماه از هر سال شمسی که خورشید در حرکت ظاهری خود در برج حمل (برّه) قرار می گیرد، نام روز نوزدهم از هر ماه شمسی، فرودین، فوردین، فروردین
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فرودین
تصویر فرودین
((فَ رْ وَ دَ))
اولین ماه از هر سال شمسی که خورشید در حرکت ظاهری خود در برج حمل (برّه) قرار می گیرد، نام روز نوزدهم از هر ماه شمسی، فرودین، فوردین، فروردین
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فرودین
تصویر فرودین
((فَ وَ))
زیرین، پایینی، چهارچوب، آستانه در
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ورودی
تصویر ورودی
منسوب به ورود، آن چه مخصوص و مربوط به ورود و دخول کسان در جایی باشد، در ورودی، امتحانات ورودی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ورودی
تصویر ورودی
درآیگاه
فرهنگ واژه فارسی سره
پایینی، زیرین
متضاد: بالایی، زبرین، علوی
فرهنگ واژه مترادف متضاد