جدول جو
جدول جو

معنی فوخان - جستجوی لغت در جدول جو

فوخان
محلی کنار راه زاهدان به قاین میان کلاتۀ بیرنج و کلاتۀ آقادر، (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
فوخان
(ذُ)
بیرون برآمدن باد از مردم و ستور با بانگ یا بی بانگ، دمیدن بوی. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب). رجوع به فوج و فوح و فوخ شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از فوژان
تصویر فوژان
(دخترانه)
بانگ بزرگ، فریاد عظیم
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از فرخان
تصویر فرخان
(پسرانه)
خان مقتدر، خان با فراست، نام پسر اردوان آخرین پادشاه اشکانی، نام یکی از سرداران خسروپرویز پادشاه ساسانی، موبدی در شاهنامه
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از فوژان
تصویر فوژان
بانگ بلند، نعره، فریاد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فوران
تصویر فوران
بیرون آمدن آب یا مایعی از جایی با فشار، جوشش، جهیدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فوگان
تصویر فوگان
فقاع، شرابی که از مویز، جو یا برنج گرفته می شد، آب جو
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فرخان
تصویر فرخان
جمع فرخ، چوزگان جوجه ها ریزه گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فوژان
تصویر فوژان
فریاد، نعره، صدای بلند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فوران
تصویر فوران
جوشیدن دیگ و چشمه و جز آن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فوحان
تصویر فوحان
دمیدن بوی خوش، جوشیدن دیگ، جوشیدن خون
فرهنگ لغت هوشیار
فقاع. یا سر گشادن فوگان. پراکندن قطرات با فشار باطراف همچون پراکندن قطرات فقاع: می بارد از دهانت خذوایدون گویی که سر گشادند فوگان را
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فوگان
تصویر فوگان
((فُ))
معرب فوگان. شرابی که از جو یا مویز یا برنج گرفته شود، فقاع
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فوژان
تصویر فوژان
نعره، فریاد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فوران
تصویر فوران
((فَ وَ))
جوشیدن یا جهیدن آب از چشمه یا لوله، جهیدن رگ، جوشش، جهش
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فوران
تصویر فوران
Eruption, Gushing
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از فوران
تصویر فوران
éruption, jaillissant
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از فوران
تصویر فوران
การปะทุ , พุ่งออกมา
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از فوران
تصویر فوران
letusan, mengalir
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از فوران
تصویر فوران
mlipuko, mvua ya mvua
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از فوران
تصویر فوران
patlama, fışkıran
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از فوران
تصویر فوران
噴火 , 噴出する
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از فوران
تصویر فوران
爆发 , 涌出的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از فوران
تصویر فوران
התפרצות , שוטף
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از فوران
تصویر فوران
분출 , 솟구치는
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از فوران
تصویر فوران
извержение , струящийся
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از فوران
تصویر فوران
ज्वालामुखी विस्फोट , बहने वाला
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از فوران
تصویر فوران
uitbarsting, spuitend
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از فوران
تصویر فوران
eruzione, zampillante
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از فوران
تصویر فوران
erupción, arrollador
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از فوران
تصویر فوران
виверження , що випливає
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از فوران
تصویر فوران
erupcja, tryskający
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از فوران
تصویر فوران
Ausbruch, sprudelnd
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از فوران
تصویر فوران
erupção, jorrando
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از فوران
تصویر فوران
অগ্ন্যুৎপাত , প্রবাহিত
دیکشنری فارسی به بنگالی