جدول جو
جدول جو

معنی فنایی - جستجوی لغت در جدول جو

فنایی
(فَ)
فنائی. رجوع به فنائی شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

ویژگی آنکه حاضر است جان خود را در راه کسی یا رسیدن به هدفی از دست بدهد، کنایه از بسیار ارادتمند و دوستدار، مخلص، کنایه از عیار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جنایی
تصویر جنایی
مربوط به جنایت، رسیدگی کننده به جنایت مثلاً پلیس جنایی
فرهنگ فارسی عمید
شاخصۀ اثری ادبی که بیان کنندۀ احساسات و عواطف انسان باشد مثلاً شعر غنایی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ثنایی
تصویر ثنایی
ویژگی کلمۀ دوحرفی، دارای دو حرف
فرهنگ فارسی عمید
کسی که خود را سربهای دیگری کند فدوی قربانی، عاشق، داوطلب، دزد غارتگر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فنائی
تصویر فنائی
منسوب به فنا، فان شونده: جسد کثیف فنائی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فضایی
تصویر فضایی
اسپاشیک درواییک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فسایی
تصویر فسایی
منسوب به فسا
فرهنگ لغت هوشیار
تفشه ای گواژیک منسوب به کنایه (کنایت) : تعبیرات کنایی. کنندگی، فاعلیت: جان مردمی گوهر یست که او را نیز دو قوتست: یکی قوت مرکنایی را و یکی قوت اندر یافت را
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حنایی
تصویر حنایی
برناکی از رنگ ها، یرنابسته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فدایی
تصویر فدایی
کسی که جان خود را برای کسی یا هدفی بدهد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از غنایی
تصویر غنایی
((غِ))
منسوب به غنا، شعری که بیانگر عواطف و احساسات باشد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بنایی
تصویر بنایی
گلکاری
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از فضایی
تصویر فضایی
Spatial
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از فدایی
تصویر فدایی
Sacrificial
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از جنایی
تصویر جنایی
Criminal, Felonious, Criminally, Feloniously, Forensic
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از فضایی
تصویر فضایی
przestrzenny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از جنایی
تصویر جنایی
criminale, criminalmente, in modo criminoso, forense
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از جنایی
تصویر جنایی
criminoso, criminalmente, de maneira criminosa, forense
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از جنایی
تصویر جنایی
犯罪的 , 犯罪地 , 犯罪地 , 法医的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از فضایی
تصویر فضایی
просторовий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از فدایی
تصویر فدایی
жертвоприношення
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از جنایی
تصویر جنایی
kryminalny, kryminalnie, przestępczy, przestępczo, sądowo-medyczny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از جنایی
تصویر جنایی
кримінальний , кримінально , злочинний , злочинно , судово-медичний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از فدایی
تصویر فدایی
sacrificial
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از فدایی
تصویر فدایی
ofiarny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از فضایی
تصویر فضایی
räumlich
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از فدایی
تصویر فدایی
opfernd
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از جنایی
تصویر جنایی
kriminell, verbrecherisch, forensisch
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از فضایی
تصویر فضایی
пространственный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از فدایی
تصویر فدایی
жертвенный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از جنایی
تصویر جنایی
преступный , криминально , преступный , преступно , судебно-медицинский
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از فضایی
تصویر فضایی
espacial
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از جنایی
تصویر جنایی
criminal, criminalmente, de manera criminal, forense
دیکشنری فارسی به اسپانیایی